یلدات

من که دیده بود تو را آن شب بلند یلدایت میان بوسه های

 معطر دخترکان عاشق!!!

شراب

بوسه/////////////////////////////////////-

هندوانه های مست…

تورهای مدور خیالت آبستن تمام مرده ماهیهای خیال منند…

تنگ

بلور

سینه های برآمده از شهوت!

افسوس های های های گریه های مکدرم…زیر تمام نفس نفس

 زدن دختران خط خورده آب آورده شکم دریده نفرینت

 کردم…

افغان

لر

ترک؟

کیش…قشم

من که دیدمت آن بلندای شب هوسهای

 بارورت،هووووووووووووووووووی!

می لولیدی لای سینه های برآمده از تعلق

من که سیر می کردی سمات را میان نوازشهایشان؟

تو…من هنوزهم می دید تمام انگشتان نوازش کرده گیسوان

 تابدار عروسکان بد مستی ات…تو می گریختی و دست می

 انداختی به من که دامن پاره کنی یوسف خیال پرداز…

باران،

باد داد شپش…

سما…سیر می کندم من میان شرابهای هفت ماهه…افسوس های هی

 هی هی های مکرر…من عکس رخ یار دیده ای؟

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.