همهمه یلدات

پرده اول:

هملت- بیایید،بنشینید،نمی توانید بگریزید.من حالا آیینه ای برابر شما قرار خواهم داد که در آن…

گرترود- چه می خواهی بکنی؟…ای وای!به دادم

برسید،بیایید!

پولونیوس(از پشت پرده)-اوهوی!بیایید!کشتند!بیایید!

هملت(شمشیر می کشد)-ها!…

پولونیوس(از پشت پرده)-آخ!کشتندم!

…پشت تمام پرده ها که پنجره نیست نیچه!! گاهی خرچنگی است که می افتد بغل هملت!!!

پرده دوم:

چاههای وارونه چشمانم را آکنده اند از هاروت ها و ماروت های مست!اوهوووووووووووووووی

آناهید!!!

تمام سوسنی های مقدس را آذین می بندد به گیسوان…دختران آیینه به دست!…

کلثومهای مهتا و سلدا شده اند… بوسه هایم آویخته به تمام دارهای بست!!!

 من که لب ندارد!

– چشم که داری؟

پرده سوم:

خدایان هرزه می چرند روی سینه سبز دشتهای  تو…

گاوهای مقدس را سر برید هرکول… پرومته عقاب می خورد امشب…

اوه!!!

فاحشه های مقدس به سازهای های های می رقصند…  

زئوس هرا را می خورد ،هلن اطلس را…نفر نفر نفر…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.