فیلم
J. Edgar در مورد مؤسس سازمان بزرگ اف.بی.آی است. از کودکی و روابط
خانوادگیاش تا معشوقههای مرد و زناش که هر دو را با خودخواهی تمام تا آخرین
لحظه حفظ میکند: جان ادگار هوور.
یکی
از جذابترین صحنههای این فیلم برای من، آن جایی است که هوور سعی در تخریب شخصیت
لوترکینگ دارد. برای این منظور مترصد نوشتن نامهای توهینآمیز از طرف یک شخص سیاهپوستِ
خیالی میشود تا با این کار مارتین لوترکینگ را از دریافت جایزه صلح نوبل منصرف
کند. در جواب کلاید [دوست پسر و معاونش] که مخالف است میگوید:
فیلم M-ilk در موردش چیزی نمیگویم جز اینکه برخلاف نظر دوستی، از اتفاق تا
آخر فیلم را دیدم و چندشم نشد و البته، جالب بود به نظرم حتی! جنبههای مبارزاتی و
سیاستگذاریاش را میگویم.
فیلم
سوتِ پایان به کارگردانی نیکی کریمی. فیلم عجیب خوش ساخت و پُرتعلیق و خوبی
بود. فکر نمیکردم اینقدر خوب از کار درآمده باشد. داستانی نزدیک به داستانِ
انتهای خیابان هشتم، ولی دردناکتر از آن داشت حتی. البته دز این فیلم کسی پمپ
بنزین منفجر نمیکند و دختر داستان یک حامی درستکار دارد، ولی آخ از انتهای فیلم
…
فیلم
خورشت آلو با مرغ. بعله! همان فیلمی که گلشیفته در آن بازی کرده است. فیلم
خوشساخت و جذاب و با تکههای طنز و هجو دلپذیری است. جز آن صحنههایی که آدم
احساس میکند ناموس خودش دارد فلانی را ماچ میکند، من و امیر از تماشای آن بسی
لذت بردیم و کل فیلم به نظرمان عالی و تحسینبرانگیز بود.