خواب
آن نرگس فتان تو بی چیزی نیست
تاب
آن زلف پریشان تو بی چیزی نیست
دوش
باد از سر کویش به گلستان بگذشت
ای
گل این چاک گریبان تو بی چیزی نیست
این
چند بسته دستمال کاغذی که قبل از عید از پسرکی خریدیم و عیدی هم دادیم بهش که
نوشتم چقدر شبیه هادی کوچولو بود (+)، خیلی برکت دارند. یعنی انگار تمامی ندارند.
توی هر بسته هم کاغذ فالی هست. نمیدانستم. آن شب دردآلود (+) که از صبحش گریه
کرده بودم تا شب، خیلی اتفاقی متوجه کاغذ فال یکی از بستهها شدم، نوشته بود:
درد
عشق ار چه دل از خلق نهان میدارد
حافظ
این دیده گریان تو بی چیزی نیست …