۱- یاخچیلیغا، یاخچیلیخ، هر کیشینین ایشیدیر /در مقابل خوبی، خوبی کردن کار هر مردی است
یامانلیغا، یاخچیلیخ، نَر کیشینین ایشیدیر / در مقابل بدی، خوبی کردن کار مردِ مرد است.
این ضربالمثل ترکی را خیلی دوست دارم. مادربزرگم مدام ورد زبانش بود این مَثَل … مادر مادرم!
۲- این بلندترین داستانی است که تا کنون نوشتهام. قصدم هم از ابتدا، نوشتن چیزی شبیه رمان بود. خوشحال خواهم شد اگر نقصان و عیوب نوشتارم را گوشزد کنید.
۳- بیا نازنینم! بگذار تا سر بگذارم روی شانهات و گریه کنم. نمیدانی چقدر دلم بغض تازه میخواهد این روزها، بغض نو … پُر و داغ …
۴- در محل کار من، دو زن هستند که دارای شرایط عجیب یکسانی در حوادث زندگیشان هستند. این دو زن، روحیات متفاوت و جهانبینیی متفاوتتری دارند و طبعاً شرایط زندهگیشان بسته به این دیدگاهها، از زمین تا آسمان فرق دارد. زمان زیادی را صرف میکنم تا زندهگیی این دو زن را بررسی کنم. آیا چنین اشخاصی در پیرامون شما زندهگی میکنند؟ اینقدر شبیه و اینقدر متفاوت؟ هر دو پس از یک شکست در زندهگیی مشترک، رانده شدن از سوی خانوادههایشان و هر یک با فرزندی، حالا، یکی موفق است و دیگری … ناموفق؟! سعی کنید این نوع افراد را بیشتر بشناسید.