۱. میگویند خوابها، دریچههایی هستند به عالم غیب. میگویند مُردهها به واسطه رویا، درخواستها، نگرانیها و شادمانیهایشان را از ما ابراز میکنند. البته خود خوابها هم دستهبندیهای خاصی دارند. یعنی حتی در این مقوله هم شرط و شروط گذاشتهایم که مبادا این مردهگان گرامی زیادی «ابراز» از خودشان در بکنند!
خلاصه گاهی این خوابها جوری فکر و ذهن آدم را به خود مشغول میکنند که نمیشود از خیر تعبیر و تأویلشان گذشت. مثل آن خوابی که صبح جمعهای بیدار شدم و رفتم توی بغل پدر و برایش تعریفاش کردم و پدر گفت وقتی بزرگ شدم باید چهار تا گوسفند قربانی کنم. یا مثل آن باری که خواهر مرحومم با چادر سفید برفی با آن گلهای ریز ریزش آمده بود ایستاده بود توی حیاط خانه و موهای یکدست سیاهاش از زیر چادر ریخته بود روی پیشانیاش و چشمهایش درست عین آن تنها عکس باقیماندهاش، سیاه و درشت بودند و لبخند میزد و به مادر میگفت آمدهام سوسن را ببرم و مدام صدایم میزد و من نمیرفتم و لای چینهای پرده پنهان میشدم و یواشکی نگاهش میکردم که چقدر خوشگل بود.
یا مثل همین دو روز پیش که دایی مرحومم آمده بود دنبالم با همان ماشین ساشی بلند آبی رنگش من هم لباس پوشیدم و رفتم نشستم کنارش و تا یک جاهایی هم رفتیم و اتفاقاتی هم افتاد و بعد برگشتیم و هنوز به سر کوچه نرسیده بودیم که مادر را دیدیم و دایی ماشین را نگهداشت و به مادر گفت:«حاج خانوم راضی نبودی نرفتیم دیگه!»
۲. وقتی خواب را برای مادر تعریف کردم دیدم که شوق و ترس و دلهره، همزمان وجودش را در بر گرفتند. چقدر ما این روزها وابسته شدهایم به هم … چقدر میترسیم از این رفتنها …
۳. من خوابهایم را باور دارم. خوابهایم با من زیادی صادق هستند. من حتی رفتن مرد شماره یک را هم در خواب دیده بودم. اینکه چطور میرود. اینکه من چگونه راهیاش میکنم. تمامش را در خواب دیده بودم و حتی برای خودش هم تعریف کرده بودم. من حتی کیفیت رابطهاش با علیامخدره را هم در خواب دیده بودم. خوابهای من زیادی با من رو راست هستند. مثل آن سالی که در خواب دیده بودم رفتهام مکه و دور تا دور کعبه را کَنده بودند و تل خاک بود و خندق بود و بیدار که شدم و پرسیدم گفتند برای بزرگ کردن محوطه مسجدالحرام، ساختمانهای اطرافاش را تخریب کردهاند. اوهوم!
۴. اینکه متولدین بهمن، حس ششم قوی دارند شوخی نیست. به طرز اعجابآوری حقیقت دارد. وقتی دیشب در حالیکه از شدت خستگی و کسالت، خواب چشمهایم را قُرق کرده بود و در حال گسست مغزی نخاعی بودم، زبیر را دیدم که دارد با بچهاش بازی میکند و لبخند زدم که چقدر زبیر دخترش را دوست دارد و خدا را شکر کردم که از امتحانی سربلند بیرون آمدم. صبح که بیدار شدم، دیدم برایم اس.ام.اس زده است که مشکلی برایش پیش آمده است و لازم است با من صحبت کند!!
۵. این «لازم است با من صحبت کند» خیلی اپیدمی دارد. یعنی جالب است که همه دوست دارند قبل از انجام کاری با من صحبت کنند. گویا، این صحبت کردن با من حالت «خوش یُمن»ی دارد. البته برای خودم هم همین خوش یمنی را دارد ها! به شرطی که قبل از انجام دادن کاری انجام بگیرد، نه بعد از آن!!
هر چند یک مدتی تصمیم گرفته بودم ابداً مشاوره ندهم به هیچ احدالناسی. خصوصاً آنهایی که با خودشان مشکل دارند. آنهایی که دوست ندارند جواب «بد است، خوب نیست، بیشتر فکر کن و …» را بشنوند. و یک مدتی چندین سال پیش اپیدمی خوفناک و نکُش مرگ من داشت اساسی! ولی وقتی یکی از این افراد، یکی از نزدیکترین همکارهایت است که با دیگر همکاری مشکل پیدا کرده است، و خودت هم از همان اول میدانستی ولی ابداً دخالت نکردهای و انگار نه انگار، نمیدانی چطور واکنشی نشان بدهی. از طرفی آن همکار مشکلآفرین را سالهاست میشناسی و میدانی چطور تیپ انسانی دارد. از طرفی هیچ دوست نداری بین همکارهایت مشکلی پیش بیاید تا آن حد که به شکایت کتبی هم انجامیده باشد یا نزدیک باشد بیانجامد. میدانی که وقتی کار به شکایت کتبی کشید دیگر یک «سوءتفاهم» نیست. و دوست جدیدت حق دارد اعاده حیثیت کند. از طرفی دلت برای آن همکار مشکلآفرین که به شدت حسود است میسوزد.
با خودم میگویم اگر همانروز که اتفاقی صحبتاشان را با آقای پ.م شنیدم، و بعد زنگ زدند به من که نشنیده بگیرم [که البته لزومی هم نداشت] و فردای آن روز، خودش [همکار حسود] نشست و ماوقع را با آب و تاب تعریف کرد و من نشنیده گرفتم باز، به طرزی سیاسی، با دوست جدیدم که متهم شده است به عملی ناکرده، مطرح میکردم و میخواستم تا آلت اتهام را به سمع و نظر حضار برساند تا رفع سوءتفاهم شود بهتر نبود؟
و اگر چنین میکردم ممکن نبود که «دو به هم زن» و «غیر قابل اعتماد» جلوه کنم؟ کسی که نمیشود روی دوستیاش حساب کرد و دو کلمه درد و دل کرد؟
نمیدانم.
در جایی کار میکنم که نهایتاً دوازده نفر بیشتر نیستیم ولی حرف و حدیث داریم تا عرش اعلی … و من بینوا، سنگ صبور همه!
۶. اصلاً بیخیال این عوالم! این موسیقیهای بدون متن گروه Bond مرا کشته است!
از اینجا میتوانید ببینید و بشنوید و دانلود کنید
این لینک هم برای کسانی که یوتیوب برایشان فیلتر است. (+)