موتیفات نوروزانه

۱. بعد از این همه روز نشسته‌ام که بنویسم شروع خوبی داشتیم. بعد از سبک سنگین کردن‌ها و مشاوره‌ گرفتن‌های بسیار تصمیم گرفتیم زمینی برویم تبریز. اذیت نشدیم. پرویز مهربانی کرد و راه هموار بود و چون زود راه افتاده بودیم به ترافیک نخوردیم. لذت بصری فراوانی که طبیعت آذربایجان دارد امیر را مسحور کرد بود. من ولوله‌ی خاک سرخ وطنم در سر بود و گرمای آغوش مادر. وارد تبریز که شدیم بغض نفسگیر شده بود.

۲. خانه از مادر است که گرم است. شهر با مادر بود که سازگاری کرد با ما. روزها با مادر بود که خوش‌مان کرد. دیدارها همه به لطف مادر بود. و مادر همه درد بود. مادر پیر و کوچک و نحیف شده است. مادر پرستار من شد و درد رخنه کرد به کمرش که زخم عمیق تصادف بیست و اندی سال پیش‌تر را هنوز حمل می‌کند و من شرمنده و آزرده‌ام. بماند؟

۳. سال را خوب شروع کردیم. با دیدار و گردش. حتی دیدار مادر با پدرش بعد از شصت و پنج سال فراغ را هم داشتیم. به لطف امیر بعد از دو سال توانستم سر خاک پدر بنشینم. سال را به لطف امیر است که خوب شروع کرده‌ام. به لطف اوست که حالا بعد از این همه نبودن نشسته‌ام لبریز از خاطرات شیرین به نوشتن که امیدوارم همه، جملگی هموطنانم سال را به نیکویی آغاز کرده باشند.

۴. حرف که زیاد است برای گفتن، نوشتن. اما کار هم زیاد است برای انجام دادن. چون یک روز دیرتر از تبریز برگشتیم، بالطبع از برنامه‌هایم هم یک روز عقب افتاده‌ام. سفارش‌های برش زده روی میز کار کوچکم منتظرند. خیلی غیر منتظره پشت هم چند سفارش دیگر هم داده شده که گیجم کرده است. ان‌شاالله که خیر است.

۵. امیر سال را با خوردن کتاب شروع کرد ماشاالله. من؟ نه. هر وقت کتاب را باز کردم بخوانم مهمان آمد خانه مادر. ‌بافتنی را هم الکی بار کردم بردم تبریز.

اما اولین فیلم سال نو را یکشنبه در سینما آزادی تماشا کردیم. فیلم «استراحت مطلق». فیلم خوبی است. دست کم پایانش گشاد نبود جای شکرگزاری دارد. به حمدالله هم فیلم پر از مردهای لخت است دیگر. خدا زیادش کند.

در خانه هم فیلم «آرایش غلیظ» را تماشا کردیم. البته امیر یک وقتی پیشنهاد تماشا داد که من قرص خورده بودم. فلذا فیلم را خوب ندیدم. پس تا دوباره ببینم و در موردش بنویسم نمی‌گویم خوب بود یا نه.

۶. حرف سینما آزادی شد یادم آمد اینجا نوشته بودم سینما آزادی برای معلولین با یک همراه رایگان است. خوب غریبه که نیستیم، ایران است خوب. اینجا جایی نمی‌نشینند که آب زیرشان برود. شرایط دارد! باید روز تعطیل و سه‌شنبه نباشد. قبلاً هم رزرو اینترنتی نکرده باشید. یلخی یلخی بلند شوید بروید سینما تا خدا چه بخواهد و بزند فیلم خوبی و نه ترجیحاً فیلم مورد نظر خودتان جای خالی باشد بلیط رایگان بدهند به شما. نه که همه معلولین شرایط یلخی سینما رفتن دارند، از آن جهت!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.