سینهام پُر از درد و ذهنم آشفته از کلمه است. هر روز دلم نوشتن میخواست و خواندنِ برخی مقالات و افشاگریها دربارهی غزه و فلسطین، عصبانی و غمگینم میکرد که دیگر نمیتوانستم بمانم. خواندنِ کامنتهای آریاییهای دلاور پای پُستهای دوستانشان … دیدنِ بیاعتناییهای مؤمنانِ علیگو … نمیدانستم چه بگویم و چه بخواهم و چه بنویسم. آشفته و اندوهگین دلم کتاب قصهی کودکیهایم را میخواست که اولین پرچم دنیای بیرون را از برم کرد: نگهبان چشمه.
ای کسانیکه ایمان آوردهاید، سعادت شما در کمال شماست. و کمالِ شما سعییی است که برای رسیدنِ به خدا میکنید. رسیدن به خدا، یافتن نهایتِ شباهت است به خدا و نه خدا شدن. به صفات الهی «رنگ گرفتن» است. و از رنگهای او این است که چشمانت نخوابند و سنی بر تو نگذرد!
ای مؤمنان! قم اللیل الّا قلیلا. نه یک شب، تمام شبها. چشمانِ شما باید ببینند و بشناسند و بکاوند و بفهمند. بگذارید دشمنان از بیداری شما غیض بگیرند!
ای مؤمنان! مبادا که سنی بر شما بگذرد و پیری و فرتوتی بر شما غلبه کند و محافظهکار و ترسو بشوید! مؤمن کسی است که در هفتاد سالگی هم بگوید اگر مرا هفتاد بار بکشند و دوباره زنده کنند دست از تو برنمیدارم!
بگذارید دشمنان از تماشای غیرت و عصبیت شما ترسان شوند و چاره بجویند!
خداوند شاهد است. فرشتگان و فرستادگانش شاهدند. روز بزرگ جمع، اعضایتان گواهی خواهند داد. این همه گواه برای تو که تنهایی نمیترساندت؟ روزی که گناهکاران و کافران و منکران را لال و کور به صحنه میآورند که قدرتِ دفاع از خود ندارند خشوعی در دل شما پدید نمیآورد؟ که صورتهاشان أسود است؟ و از سیمای کسانیکه ایمان آورده و الصالحات به جا آورده و به حق هدایت کرده است همه رنگی از خدا دارند و شادمانند و مسرور و راضی از وعدهی خدا و خدا راضیست از ایشان تکانتان نمیدهد؟
کدام رنگِ دنیوی است که ماندگار است و با خود توانِ بردنش را دارید؟
_____________________________________
* آیه ۱۳۸ سوره بقره
** الف لام متصل به لیل و صالحات تعمیم است.