آن اندازه که از افسانهها برمیآید، کوروش از کشورگشایانی بوده است که بیش از هر کشورگشای دیگر او را دوست میداشتهاند، و پایههای سلطنت خود را بر بخشندگی و خوی نیکو قرار داده بود … این خود میرساند که بر اصل اول حکومت کردن بر مردم آگاهی داشت و میدانست که دین از دولت نیرومندتر است. …
نقص بزرگی که بر خلق و خوی کوروش لکهای باقی گذاشته آن بود که گاهی بیحساب قساوت و بیرحمی داشته است. این بیرحمی به پسر نیمهدیوانه وی کبوجیه به ارث رسید، بیآنکه از کرم و بزرگواری پدر چیزی به او رسیده باشد. … کبوجیه … دین همه مصریان را ریشخند کرد، و با خنجر خویش گاو مقدسی را که مصریان میپرستیدند (آپیس) از پای در آورد. به این کار نیز بس نکرد، بلکه نعشهای مومیایی شده شاهان را از گور بیرون کشید* و به لعنتهای قدیمیی که برای نبشکنندگان قبور شده بود هم توجهی نکرد؛ معابد را با پلیدی آلود و فرمان داد تا بتهایی را که در آنها بود بسوزانند. گمان وی آن بود که با چنین کارها مردم مصر از بند خرافات و اوهام رهایی خواهند یافت. چون دچار حمله بیماری شد … برای مصریان شکی نماند که این بیماری کیفری است که خدایان به او دادهاند؛ از آن پس دیگر هیچ مصری در راستی و درستی دینی خویش شک نداشت. …
ویلدورانت/تاریخ تمدن/جلد اول:مشرقزمین گهواره تمدن/پارس:۲-شاهان بزرگ/ص:۴۰۸-۴۱۰
_________________________________
* البته روی سخنم با کسانی است که نسبت غارت را به اعراب میدهند.