دزدان دریایی کارائیب

دکترها می‌گویند به‌به چه همه جیز نرمال است. منظورشان این است که خبری از خونریزی نیست پس اتفاقی نیغتاده. درد کشنده و عدم تحمل غذا؟ عدد بالای تومور مارکر؟ چیزی نیست. با امپرازول حل می‌شود، اما نمی‌شود لعنتی. احساس می‌کنم معده‌ام در درون در حال ذوب شدن است. دیگر سوپ آبکی و سیب‌زمینی آب‌پز هم می‌شود استفراغ. دیشب دیگر داد می‌زدم. نه می‌توانم به پشت بخوابم نه به پهلو. درد التیام نمی‌یابد. مهدی جان، خواهرزاده‌ام می‌گوید همه چیز از ذهن نشأت می‌گیرد. حیف نمی‌توانم زانویم را فرو کنم در حلقش. چیزی نمی‌گویم.

خوشحال آمدیم خانه و داروهای قبل از شام را خوردم و البته شامی مختصر. معده گفت شام خوردی؟ دو ساعت بعد، بعد از فراوان درد همه را بالا آوردم.

این میان کیست خوشگل مولتی لوکوله حاوی سپتاسیون اندازه گردو هم هست که می‌گویند به‌به چه قشنگ چه نرمال چه جای نگرانی نیست. می‌گویم باشد، هیولای درونم اصلاً جانی دپ. جک اسپارو. من اما خسته شده‌ام. من چه کنم؟

یک دیدگاه روی “دزدان دریایی کارائیب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.