در روز مباهله، پیامبر نازنین به دستور خدا از زنان و پسران و چون جان عزیزش را شخصاً انتخاب کرد و به سمت نجرانیها رفت. به همراه دخترش فاطمه زهرا (س)، حسن و حسین و علی علیهما السلام. برای این انتخاب هم شخصاً اقدام کرد و با مسلمانان اعم از مهاجر و انصار مشورتی نکرد. مسیحیان با دیدن صحنه مباهله را بهم زدند و از در صلح بر آمدند.
این واقعه در سال نهم هجری رخ داد. پیامبر در سال دهم هجری رخت از جهان بر بست. تلخ ماجرا سقیفه بود و تلخترینش سه مرتبهای، دوباره بخوان، سه مرتبهای است که امیرالمؤمنین همراه فاطمه زهرا و حسنین شبانه سراغ مردم مدینه رفت و پیمان گرفت که فردا در حقخواهی آنها برابر اهل سقیفه حاضر شوند ولی نیامدند.
دیگر آتش زدن در تنها خانهای که به مسجد پیامبر باز میشد کاری داشت مگر؟ زدن حضرت زهرا، شکستن در و میان در و دیوار زخمیاش کردن و امیرالمؤمنین را دستبسته به بیعت ابوبکر کشاندن کاری داشت مگر؟
پ.ن: رند اصلاحطلبی گفته بود آن زمان در اختراع نشده بود در عربستان و خانهها پرده داشتند پس دری را نسوزانده و نشکستند و میان در و دیوار زخمی نزدند. نمیدانم چرا خدا حواسش به این مهم نبوده و در آیه ۶۱ سوره نور به «خانههایی که کلیدهایش را در اختیار دارید» اشاره میکند. الله اکبر. هزار الله اکبر.
قلمت مانا و ذهنت همیشه چون امروز پرتوان و جستجوگر سوسن عزیز🙏🏻❤
چون ما دو تا فاطمه خانم هستیم که کامنت میگذاریم منبعد مینویسم خانم فاطمه(پدرشوهرم منو اینطور صدا میکرد)
بهبه چقدر زیبا. اتفاقاً منم میخواستم پیشنهادی کنم که یک فنی بزنیم اینجا. خدا پدرشوهر نکتهبین شما را بیامرزد انشاالله. 🙏❤️❤️
خواهش میکنم. خیلی ممنونم از دعای خیر شما😘