این کارم هم قدیمی است. همان موقعی که زمزمههای تهاجم فرهنگی بعد از سخنرانی رهبر فرزانه و صاحب اندیشه بلند شد. متولین فرهنگ مثلاً برای مقابله با ماهواره و شبکههای مهاجم با سریالها و فیلمهای مستهجن، تبر به دست افتادند به جان درخت فرهنگ ایرانی اسلامی.
البته نگاه که کنیم، حتی در دولت مثلاً انقلابی احمدینژاد هم چیزی از این تبرزنیها کاسته نشد. اصلاحطلبهای کاسه لیس غرب برای گرفتن جوایز معتبر جهانی که ابداً سیاسی نیستند سینمایی تلخ و کثیف کردند در پاچه ملت شهیدپرور.
خدا پدر و مادر آقای فخیمزاده را بیامرزد. این آقای حجازیفر یک روز مهدی باکری میشود یک روز فحشهای زیر شکمی میسراید. حرفی بزنی میگویند هنرپیشه است دیگر. هنرپیشه نباید تعهد داشته باشد؟ حالا میفهمم چرا مرحوم سلحشور با زمانی شرط کرده بود تا چند سال فیلمی بازی نکند.
یک دختر خانم محجبهای یکبار در یکی از جشنوارههای فجر معرفی شد غیبش زد. بعد شعیبی همان زمان برای سریال خانگیاش مهناز افشار را چادری کرد. تعهدی نیست کما اینکه تخصصی نیست. همه چیز خلاصه شده در پول و مخاطب و گیشه. حتی شعیبی و حجازیفرش مثلاً.
دروغ و بار کج به منزل نمیرسد. برای تقویت فرهنگ اسلامی نمیشود منافقانه فیلم ساخت. مخاطب میفهمد و باور نمیکند.
خدا نگهداره برامون امثال داریوش ارجمند رو که میگه بازیگر نباید هر سکانسی رو بازی کنه و هر دیالوگی رو به زبون بیاره (نقل به مضمون).
یا ابوالفضل پور عرب که فصل دوم شهرزاد رو بازی نمیکنه چون قرار بوده در نقشش، با خدمتکار خونه، رابطه برقرار کنه.
سریالی که اونقدر توی چشم بود و هر بازیگری رو وسوسه میکنه برای ادامهی کار.