آرتین خوشگلم میرود کلاس دوم، در یکی از درسها که درباره نسبتهای فامیلی است دچار مشکل بغرنجی شده بوده گویا. مادرش میگفته چه کسانی سمت پدری هستند؟ میگفته خاله. مادرش گفته نه، خاله سوسن خالهی باباست. مثلاً خاله حوری، خاله پری سمت من هستند، عمهها سمت بابا. باز میگفته نه! خاله سمت باباست. آنوقت پس خاله چه میشود؟
منم همین را میگویم پسرم. وقتی صدایم میزنی خاله انگار هرگز خاله کسی جز تو نبودم و نیستم. خدا حفظت کند جانم.