هیهات، علمٌ مخزون

چه روزهایی‌ که در اسرار پنهان مرگ کنجکاوی‌ کردم، ولی‌ خداوند جز پنهان داشتن آن را نخواست! هیهات، این دانشی‌ نهفته است.
… من همسایه شما بودم که مدتی‌ جسمم با شما مجاورت داشت، و به زودی‌ از من بدنی‌ بی‌‌جان: ساکن پس از حرکت، و ساکت پس از گویایی‌ به جا خواهد ماند. آرمیدن من، از گردش افتادن زبانم، و بی‌‌حرکت شدن دست و پایم باید شما را پند دهد، چرا که این وضع برای‌ آنان که بخواهند پند گیرند از هر منطق رسا و گفتار با اثر پندآموزتر است.
وداع من با شما وداع کسی‌ است که مهیّای‌ دیدار خداست. فردا که نیستم ارزش حیات مرا خواهید یافت، و رازهای‌ درونم برایتان آشکار خواهد شد، و آنچنان که باید مرا خواهید شناخت پس از اینکه جایم را خالی‌ دیدید، و دیگری‌ به جای‌ من قرار گرفت.‌
خطبه ۱۴۹ نهج‌البلاغه‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.