در سوره یس، داستان دو رسول ذکر میشود که سوی قومی از بنیاسرائیل فرستاده میشوند. سپس رسول سومی نیز برای تقویت همراهی میکند اما قوم میگویند شما انسانی چون ما هستید و رحمان(نام رایج الله میان بنیاسرائیل) پیامبری نفرستاده اگر ادامه دهید شما را سنگسار خواهیم کرد. مردی از دور دست شهر خود را میرساند و میگوید ای مردم به اینها ایمان بیاورید اینها از شما مزدی نمیخواهند.
آیه بعد ناگهان خطاب به این مرد است که در بهشت داخل شو! زیرا بلافاصله کشته شده است. مرد بلافاصله میگوید کاش قوم من میدانستند خداوند چه کرامتی به من بخشیده.