رضا شاه روحت اوف

راهها آشکار است، و نشانه‌های‌ دین برپاست. آگاه باش که برترین بندگان خدا نزد خدا پیشوای‌ عادلی‌ است که هدایت شده و هدایت کند، سنّت معلومی‌ را به پا دارد، و بدعت مجهولی‌ را بمیراند. سنّت‌ها نورانی‌ هستند و دارای‌ نشانه‌های‌ مشخّص و بدعتها آشکارند و دارای‌ علائم معلوم. و بدترین مردم نزد خداوند حاکم ستمکاری‌ است که گمراه است و گمراه کننده، سنّتِ در دست عمل را از بین ببرد، و بدعتهای‌ متروکه را زنده کند.
‌از خطبه ۱۶۳ نهج‌البلاغه
یک حاکم بیسواد مفنگی قلدر خدا نترسی را کردند توی پاچه مردم که فکر کرده بود باید ایران را مدرن کند. البته که فکر خودش نبود چون مدرنیته از قاجاریه آغاز شده بود. افتاد به جان مذهب و دین مردم و چادر از سر زنها و عمامه از سر علما برداشتن و کلاه پهلوی را اجباری کرد. لباس اجباری تن مردها کرد. همچنان که زمینها و آبادی‌های اعلاء شمال ایران را غصب می‌کرد جلوی عزاداری برای امام حسین(ع) را گرفت. ایلات بختیاری را مجبور به یکجانشینی کرد و لرهایی که مقاومتت می‌کردند سر برید و ماهیتابه‌ها را داغ کرد. بلوچ را قتل‌ عام کرد و اهل تسنن را خفت داد و فراماسونری و بهائیت را در نهان بال و پر. روشنفکری غربگدایی را پروراند و ریخت توی کافه‌ها. کاخ جوانان ساختند تا جوانان را در فحشا غرق کنند تا نپرسند از کاخهای افسانه‌ای خاندان پهلوی. در عرض پنجاه و چند سال دیکتاتوری محض جز فساد و غارت اموال مردم و خفت و خواری برای ایران دستاوردی نداشتند. «آورده شده و برده شدند.».
بدترین حاکمان نزد خداوند.‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.