دیگر تگ پارادوکس را زدم رفت

یکی از مشتری‌های داداش کوچیکه که گویا استاد دانشگاه هم هست خیر سرش با برادرم سر امام‌ها و تشیع صحبت می‌کنند که خیلی مفصل است اما این قسمتش خیلی جالب است.

برادرم می‌گوید درباره غدیر خم صحبت کردیم که ابوبکر و عمر و عثمان در حق اسلام ظلم کردند، او گفته خب آنها بزرگتر بودند و خیلی زحمت کشیده بودند. برادرم می‌پرسد شما در خانه چند نفرید؟ گفته ما سه داداشیم. برادرم گفته یعنی پنج نفرید؟ گفته نه! شش نفریم، یک خواهر هم دارم. داداش کوچیکه گفته مرد حسابی تو خواهرت را نفر حساب نمی‌کنی آمدی درباره دین و مذهب و شریعت بحث می‌کنی؟‌

 

بگذریم از پارادوکس مولوی عبدالحمید در برگزاری جشن ازدواج بدون عروس در اسفند ۱۴۰۱ و عکس یادگاری‌هایش در فروردین با خانمهای مکشفه، این عکس ارتش شاهزاده هم عجیب است که شعارش زن، زندگی، آزادی است اما یک زن بین‌ ارتشش نیست. عکس زن و دختر علی کریمی هم که… بماند.‌

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.