احمدرضا یکی دو سال پیش در اینستاگرامش درباره گم شدن دوچرخهاش در فرانسه نوشته بود. نهایت نتیجه گرفته بود چه مملکت متمدنی است فرانسه که برادر بزرگ (دوربین مدار بسته) ندارد. چه با شکوه بلادی و چه نیکو قرارگاهی که نشد دزد دوچرخهام را بیابند.
مطی حیدری هم در اولین باری که رفت فرانسه از بوی ادرار فرانسویها عقش گرفت ولی بعد فهمید آدم متمدن به بوی بد عادت میکند مهم ساختمانها و کافهها و مغسی بوکو است. از استحالهاش نشد بنویسم و کشف مثلاً حجابش که زود مرتکب شد. البته بلاگرها بلدند احتمالاً برای دروغ مهسا عملیات مهیجتری مرتکب شده و من ندیدم.
احمدرضا عکس خون گذاشت. بلافاصله. نوشتهاش را نخواندم و تسویه شد. مثل سم و خیلیهای دیگر. با خودم فکرمیکردم واکنشش به انقلاب فرانسه، به مهساهای زیر مشت و باتوم فرانسه چی میتواند باشد؟ که این را دیدم.
حقا که کسی که خودش را به خواب زده نمیشود بیدار کرد. ولید و مروانها که هیچ، نهروانیها پینه بر پیشانی داشتند.