اینکه پیشنهاد کردم پست قبل را با حوصله بخوانید دلیل داشتم. وبلاگ را آیدا کارپه معرفی کرده بود. دو شب قبل مچ پای راستم به شدت درد میکرد فلذا آن شب جز اندکی نخوابیدم. پس در فیدلی شروع کردم به مرور آرشیوش. سعی کردم با غصههایش غصه بخورم و شادیاش را درک کنم. به گمانم تا ۲۰۱۶ آرشیو را خوانده بودم که خوابم برد. به نظرم پست قبلی که سال ۲۰۱۹ نوشته، یک نوشته کامل از جهت شناسایی ذهنیت کسانی است که به نوعی از انقلاب سرخورده شدهاند. گروه اعظم همینهایی هستند که تعلق ایدئولوژیک به مجاهدین/منافقین دارند. اگر هیچ مطالعه تاریخی واقعی نداشته باشید، نوشته مذکور شما را با ظلمی سیستماتیک از طرف بخشی از بدنه انقلاب با بخش دیگر مواجه میکند. بیدلیل و خشن. بیرحمانه. به انتخاب کلمات و افعال دقت کردید؟ زیر برخی خط کشیدم. مثل استفاده از فعل رفتن به جای فرار. اشاره به زندان و محاکمه و اعدام بدون کوچکترین اشارهای به مبارزه مسلحانه سازمان با مردم، ترور دولتمردان و مردم عادی. پاسدار کُشیها. شکنجهها. یا بافتن کلاه سبز ضد انقلاب کوچولو برای رزمندگان بدون اشاره به همدستی رجوی با صدام، کربلای ۴، مرصاد (فروغ جاویدان).
این ضد انقلاب کوچولوی سابق بارها به موسوی و فتنه ۸۸ و دوم خرداد اظهار وفاداری میکند. با خاتمی و اصلاحطلبان همذاتپنداری کرده و در انتخابات سال ۹۶ مینویسد:
«ما شبیه سیاستمدارانمان نشدیم . آنها را شبیه خودمان کردیم. هر که میخواهد بشنویمش به زبان مشترک دوم خرداد با ما حرف میزند.
میگفتند ، میگویند مگر خاتمی چهکرد؟ کاری از این بزرگتر، ماندگارتر سراغ دارید ؟ در حالی که ما را برایمان شمرد و نشانمان داد چهقدر زیادیم ، مدارا و حوصله را یادمان داد . همان صبر و حوصلهای که میرحسین موسوی جابهجا در بیانیههایش یادمان آورد .
من چهار روز مانده به بیستسالگی تولد مشترکمان به حسن روحانی رای میدهم . کلیشهی انتخاب بین بد و بدتر جواب نمیدهد ، اینقدر چماق اخوت سگ زرد و شغال را توی سرمان نزنید.من بین راه و بیراهه، راه را انتخاب میکنم، با درصد رضایتی قابل قبول از عملکرد چهارسالهی دولتش. کاش شما هم رای بدهید، کاش چهار روز بعدش بیستسالگی آشناییمان را با خوشی جشن بگیریم.» (+)
حالا چرخش مجلس انقلابی و بیانات جدید خاتمی، روحانی و حتی علی لاریجانی و سایرین را پیش روی خود قرار دهید. حتی برخورد. تازگی یکی از کمیسیونهای مجلس هم گفته در تأیید صلاحیتهای نامزدهای مجلس مته به خشخاش نگذارید، که گاهی حتی اظهارات کسی مؤثر واقع میشود. یعنی اصلاً بیایید آقای اژهای دگمه را بزند پرونده همه را پاک کند دور هم بخوریم. چه اشکالی دارد؟ چه کم از سلبریتیها داریم مگر؟ هک شدیم شاید اصلاً؟ بخشش. ببخشیم هم را. خواهرمان پیر شد بابا.