ثقلین

آنگاه خداوند محمّد ـ صلّی‌ اللّه علیه وآله ـ را به حق برانگیخت وقتی که دنیا به سپری‌ شدن نزدیک شده، و آخرت روی‌ آورده، و سرسبزی‌ دنیا پس از روشنی‌ تاریک، و اهلش را در مشقّت قرار داده بود، آن زمان که بستر دنیا ناهموار، و آماده نابودی‌ و نیستی‌ بود. زمانش رو به پایان، و نشانه‌های‌ زوالش نزدیک شده بود.‌
آن زمان که اهل دنیا رو به نابودی‌، و حلقه‌اش رو به شکسته شدن، ریسمانش رو به پاره شدن، و نشانه‌هایش رو به کهنه شدن، و عیب‌هایش رو به مکشوف شدن، و درازی‌ مدّتش رو به کوتاه شدن می‌‌رفت. خداوند پاک آن حضرت را تبلیغ کننده رسالت، و وسیله کرامت امّت، و بهار اهل زمان، و بلندی‌ مرتبت یاران، و شرف هواخواهان خود قـرار داد.
سپس قرآن را بر او نازل کرد، نوری‌ که چراغهایش خاموش نمی‌‌شود، و چراغی‌ که افروختگی‌‌اش  کاهش برنمی‌ دارد، و دریایی‌ که قعرش درک نمی‌‌گردد، و راهی‌ که حرکت در آن گمراهی‌ ندارد، و شعاعی‌ که روشنی‌ آن تاریک نمی‌‌شود، و جداکننده حق و باطلی‌ که برهانش خاموشی‌ ندارد، و ساختمانی‌ که پایه‌هایش ویران نگردد، و دارویی‌ که بیم بیماریهای‌ آن نمی‌‌رود، و بلند مرتبه‌ای‌ که یارانش را شکست نرسد، و حقّی‌ که مددکارانش دچار شکست نشوند.
قرآن معدن ایمان و میانْ‌سرای‌ آن، چشمه‌های‌ دانش و دریاهای‌ آن، باغهای‌ عدل و داد و حوضهای‌ آن، پایه‌های‌ اسلام و اساس آن، وادی‌های حق و دشتهای‌ سرسبز آن است، دریایی‌ است که آب برداران آبش را تمام نکنند، و چشمه‌هایی‌ است که آبکشان آب آنها را به آخر نرسانند، و آبشخورهایی‌ است که واردان از آن کم ننمایند، و منازلی‌ است که مسافران راهش را گم نکنند، و نشانه‌هایی‌ است که از چشم راهروان پنهان نماند، و تپّه‌هایی‌ است که روندگان از آنها نگذرند.
خداوند آن را سیرابی‌ تشنگی‌ دانایان قرارداد، و نیز بهار قلوب بینایان، و مقصد‌ راههای‌ صالحان،  و دوایی‌ که پس از آن بیماری‌ نیست، و نوری‌ که با آن تاریکی‌ نباشد، و ریسمانی‌ که جای‌ چنگ زدن به آن محکم است، و حصار با بنیانی‌ که آفات را بر اوج آن راه نیست، و برای‌ دوستدارانش عزّت، و برای‌ واردش صلح و ایمنی‌، و برای‌ اقتداکننده به آن راهنما، و برای‌ آن که آن را مذهب خود قرار دهد عذر و دلیل، و برهان کسی‌ که با آن سخن گوید، و شاهد آن که به وسیله آن به جدال با دشمن برخیزد، و پیروزی‌ آن که به آن حجّت آورد، و راهبر کسی‌ که به آن عمل نماید، و مرکب آن که آن را به کار اندازد، و نشانه واضح برای‌ کسی‌ که نشانه جوید، و سپر بازدارنده از بلا برای‌ آن که آن را در بر کند، و دانش برای‌ کسی‌ که آن را در گوش جای‌ دهد، و خبری‌ صحیح برای‌ آن که روایت کند، و حکمی‌ حقّ برای‌ کسی‌ که با آن حکم نماید.
از خطبه ۱۸۹ نهج‌البلاغه‌
🔍 توصیف قرآن کریم است از زبان امیرالمؤمنین و اینکه در چه زمانه‌ای نازل شده است و خداوند حکیمی که نازش نموده، ابتدا جایگاه نزولش را مهیا کرده آن را در چونان زمانه رو به زوالی ساخته و پرداخته است. آشیانه و خانه را تعیین و جایگاه را محکم نموده.‌
همین خداوند که خود را پاسدار کتابش از تحریف معرفی نموده، آیا امکان دارد پس از آنکه زمان کوچ امین و مبلغ و هدایتگر امت نوپایش فرا رسیده، بی تعیین جایگاه محکم و امانتداری که ظرفیت استخراج، حفظ، نشر، تعلیم و استفاده از این معدن عظیم را داشته باشد رهایش کند؟ که مردم خام و نیازموده و نادان جمع شوند برای انتخاب خلیفه رسول‌الله(ص)؟
وای بر انسان.‌

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.