به جز از علی که آرد پسری ابوالعجایب

هنگامی‌ که لشگری‌ را به سوی‌ دشمن فرستاد این وصیت فرمود

چون بر دشمن وارد شدید یا دشمن بر شما وارد شد، باید لشگرگاه شما در محلّی‌ بلند، یا دامنه کوهها، یا بین رودها قرار گیرد، تا شما را مدد باشد، و مانعی‌ پیش رویتان برای‌ برگرداندن شرّ دشمن.

جنگ شما باید از یک طرف یا دو طرف باشد.  و بر قله کوهها و فراز تپّه‌ها نگهبانانی‌ بگمارید، تا دشمن از نقطه خطر یا محلی‌ که مورد اطمینان شماست به شما حمله نکند.

بدانید مقدمه لشگر دیده‌بانان دشمن‌اند، و دیده‌بانانْ جاسوسان ارتش‌اند. از پراکندگی‌ و تفرقه بپرهیزید، هرگاه فرود آیید همگان فرود آیید، و زمانی‌ که کوچ کنید همه کوچ نمایید، و چون شب فرا رسد نیزه‌ها را گرداگرد خود نگاه دارید، خوابتان اندک باشد یا همانند مضمضه آب در دهان.

 

نامه ۱۱ امیرالمومنین علی علیه‌السلام

 

🔍 این نامه مرا بًرد به حماسه حسینی. به آن کوچ بزرگ. به آن حرکت پر مفهوم، آن رودخانه جاری از مدینه تا شام بلا.

وقتی رسیدم به این که مکان لشگرگاه را جای بلند انتخاب کنید، قلبم در گفتگوی حضرت زینب کبری سلام الله علیها و برادر لرزید. آنجا که پرسید چرا بر بلندی رحل افکنده و خیمه می‌زنی؟ فرمود از پدرم شنیدم که بر بلندی خیمه بزنید.

از امیر پرسیدم تو کربلا رفتی فاصله حرم/قتلگاه با فرات چقدر است؟ گفت اربعین که نمی‌شود/نشد برود بگردد، اما از قرار نزدیک است. این را هم از پدر آموخته بود.

لشگرش را با ریزش و رویش کاملاً یکدست و از خائن و جاسوس خالی کرده بود. برای اینکه جنگ از یک طرف باشد شبانه پشت خیمه‌هایی که به هم نزدیک کرده بود خندق کندند و با خار بیابان و هیزم انباشتند، چون نگهبان برای گماردن در بلندی جبهه نداشتند.

و از پدر شنیده بود شب را نخوابند مگر چون مضمضه آب در دهان. آخ. چه پدری، آخ چه پسری.

سلام و صلوات الله بر محمد و آل محمد.

🔍 نکته دوم اینکه فکر می‌کردم «مزمزه آب» درست است یعنی من که همیشه اینطور نوشته‌ام. اما گویا عربی است و «مضمضه» نوشته می‌شود. شاید فارسی سازی شده است. نمی‌دانم.

این هم از این. الحمدالله.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.