خیانت آباد!

در سعادت آباد، جمع شش نفره‌ای است که بی هیچ موازنه‌ای، نه دز شخصیت و نه در ثبات و نه در اخلاقیات، دور هم آواز می‌خوانند. جمعی که گویی تنها دو تن از آنها، تازه واردانی به این جمع‌ند و به همین تازگی نیالوده‌گانی که در مضیقه‌اند، مقیدند، نمی‌توانند خوب بازی کنند. هیچ عنصر پاکی در مقابل این همه عنصر…Continue reading خیانت آباد!

یک شب، یک تئاتر: گاهی وقتها خوبه آدم چشمهاشو ببنده!

بالاخره روز پنج‌شنبه سی‌ویکم شهریور امکان این پیش آمد که با جمعی از دوستان بسیار بسیار نازنین برویم تماشای تئاتر. تئاتر «گاهی وقت‌ها خوبه که آدم چشم‌هاشو ببنده» به نویسندگی آرش عباسی و کارگردانی سیاوش طهمورث. طبق آنچه بچه‌ها از قبل در مورد تئاتر خوانده بودند، از نظر منتقدین تئاتر خوب و موفقی نبوده، ولی…Continue reading یک شب، یک تئاتر: گاهی وقتها خوبه آدم چشمهاشو ببنده!

خانمچه و مهتابی

«خانمچه و مهتابی» روایتِ سنگینی است برای یک تئاتر. روایتِ شوربختی‌ی زنانِ تاریخِ مملکتم. سه زن، از سه طبقه، با سه سرنوشت و سه بازی‌ی تلخ، می‌رسند به نقطه‌ای که خانمچه در آن نشسته است منتظر زایش. زایشِ افسانه‌های دور از باورهای نادرست و پندارهای ناشایست و رفتارهای نابخردانه با مقوله‌ی «نازایی». «گلین»، «مهرو» و…Continue reading خانمچه و مهتابی

موتیفات هنری و شبه هنری و اینا

۱. اگر تبریز هستید، و اگر به تئاتر علاقمند هستید؛ یک سر به سالن تئاتر واقع در میدان دانشسرا بزنید و از تماشای «شب روی سنگفرش‌ خیس» کاری از امیر حجازی لذت ببرید! خصوصاً بازی آقای علی پوریان در نقش فرهاد آرمین عالی بود. البته یادم رفت بنویسم، به شرطی که تحمل ۴ ساعت تماشای…Continue reading موتیفات هنری و شبه هنری و اینا