بالاخره
روز پنجشنبه سیویکم شهریور امکان این پیش آمد که با جمعی از دوستان بسیار بسیار
نازنین برویم تماشای تئاتر. تئاتر «گاهی وقتها خوبه که آدم چشمهاشو ببنده» به
نویسندگی آرش عباسی و کارگردانی سیاوش طهمورث.
طبق
آنچه بچهها از قبل در مورد تئاتر خوانده بودند، از نظر منتقدین تئاتر خوب و موفقی
نبوده، ولی برای شخص من تئاتر بدی نبود و خصوصاً بخش دوم تئاتر هیجان، اندوه و خشم
را بخوبی به تماشاگر انتقال میداد.
بخش
اول تئاتر با هیاهوهایی ساختگی و خندههایی بیمارگونهی سه زوج آغاز میشود که قصد
دارند برای فرزندانشان پیامی به ثبت برسانند
جلوی دوربین از جوانی، اولین نگاهها و جرقههای عاشقانهی شش دوست و
همکلاسی دانشگاهی میگویند. قهقهه میزنند و بیپروا حتی به همدیگر بد و بیراه میگویند.
تا اینکه ندا، با بازی آناهیتا همتی بازی را به دست میگیرد و مثل همیشه با شیطنت،
جریانِ هجوآمیز و به ظاهر بی سر و ته را به سمتِ خبر بارداریاش میکشاند. خبر
تکاندهنده است. این را میشود از رفتار دو زنِ دیگر دریافت. دو زنی که به شدتِ
بیشتری در حال خلبازی و ابراز احساسات جلوی دوربین بودند، به ناگهان خاموش به
گوشهای میخزند. «چرا؟» … حسادت؟
بعد
از این است که حال و هوای نمایش عوض میشود. میفهمیم که نگین و علی [با بازی رحیم
نوروزی] قصد متارکه دارند چون علیالظاهر نگین بچهدار نمیشود و علی بچه دوست
دارد. ولی حقیقت را لیلی همسر حمید [ با بازی شهره سلطانی] بازگو میکند. عشق قدیمی سر و کلهاش پیدا شده است و علی هوایی شده است. تا اینجا
علتِ ناراحتی ناگهانی نگین را دریافتهایم ولی سیر حوادث و گفتگوها به سمتِ
عصبانیت و خشم غیرطبیعی لیلی حرکت میکند و طی کش و قوسهایی به علاقمندی
مانی [همسر ندا] و پیشنهاد ازدواجی اشاره میشود که مانی میگوید همهاش یک «شوخی»
بوده است.
تئاتر
پُرشخصیت، پُرگفتگو و پُرحرکتی است و در سالنِ عریض و طویل، مجالی به تماشاگر داده
نمیشود تا به تمام حرکات و دیالوگها و واکنشها محیط باشد. غیر از این، به نظر
من، کار بدی از آب در نیامده بود و البته و صدالبته میتوانست بهتر از این باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دیدار
مجدد دوست خوبم علی [کلبهی دنج مرحوم] و اولین برخوردم با زهرا [زرمان]ی نازنین
از حواشی پُررنگتر آن شبِ پُرخاطره و پُرخنده بود. با تشکر از سولماز و
سرویناز و الهام [مادر مدیر] و البته همسر مهربانم!
نقد اینجا (+) و عکس از اینجا (+)
title=