دور هم بودیم، بدون پدر تا بیانیه‌ی انجمن آرا

۱. دیروز، سالگرد پدر بود. دوباره دور هم بودیم. دور هم بودیم، بدون پدر.

۲. سال هشتاد و سه، دقیقاً یازدهم دیماه، این دختر کوچولوی باهوش به دنیا آمد. تولدت با تأخیر مبارک خاله!

فاطیما

۳. چند روز پیش که دایی برای دیدن مادر آمده بود و دو تایی نشستند و از بچگی‌اشان گفتند و دایی گریه کرد، بعد هم که جمعه‌ی پیش رفتیم سر ِ خاک مادربزرگ، یادم افتاد به او قول داده‌ام بنویسم‌اش.

می‌نویسم‌ات مادربزرگ!

دی‌ماه هشتاد و شش بود که شروع کردم به نوشتن. دو بار در نوشتن وقفه افتاد و داستان همان‌طور مانده است توی قفسه‌ی کتابخانه، توی سینه‌ی مادر، در ذهن‌ من. هی همزاد! تو قرار نبود هی به من گوشزد کنی که؟!!

۴. افتادم به کسادی مووی! هی گفتید سوسن هی دل ما را می‌سوزانی با فیلم دیدن! حالا خودم از بس پوآرو می‌بینم، یک پا کارآگاه شده‌ام!

۵. نمی‌دانم چرا روزهای کوتاه زمستان اینطور خواب می‌ریزد توی چشم‌مان. هی کتاب می‌گیرم دستم، تا می‌آیم بخوانم این جفت پلک‌هایمان سنگین می‌شوند و تالاپی می‌افتم روی کاناپه و صدای خر و پف‌م بلند می‌شود! بعد تازه بیدار که می‌شوم غرولند می‌کنم به مادر که از بس آتش بخاری را تند می‌کنی و اتاق گرم می‌شود من کسل می‌شوم و خواب‌آلود!

طفلکی مامان!

۶. بیژن چشم آبی‌ «در چشم باد» به لیلی‌اش گفت: گم‌ت کرده بودم، ناگهان از گذشته آمدی و جلوم سبز شدی …

گم‌ت کرده بودم! ناگهان از گذشته کشیدم‌ت بیرون …

۷. از صحبت‌های پروفسور مولانا بسی لذت بردم. کلاً از شنیدن صحبت آدم‌های باسواد کیف می‌کنم. حالا می‌خواهد رحیم‌پور باشد یا بلخاری و طالبی و مولانا …

۸.  شنیده‌ام حمام تاریخی نوبر را کرده‌اند سفره خانه. بدجور به سرم زده است بروم یک پرس کش‌لقمه بخورم!

آخ ببخشید! منظورم آبگوشت بود!

۹. می‌گویند قرار است روز بیست و دوم بهمن به تظاهرکنندگان سبز «مکدونالد» و «پپسی» بدهند!!

۱۰. می‌گویند نظریه‌ای هست به نام «دهکده جهانی». می‌گویند در این دهکده محال ممکن است دیواری حتی عریض‌تر و طویل‌تر از دیوار چین بتواند جامعه‌ای را از تحولات سایر نقاط جهان در امان بدارد. می‌گویند در جهان پیرامون همین ایران کوچولوی ما، بحران اقتصادی در جریان است و می‌گویند همه‌ش هم تقصیر دولت احمدی‌نژاد است! چرا؟ چون هوار تا کارخانه‌ مادرایرانی خوابیده است و چرخ‌های صنعت از حرکت باز ایستاده است و گرانی است و فلان و بیسار! و همین برای فلج کردن اقتصاد جهانی بس است!

فکر نمی‌کردم این آقای احمدی نژاد یک چنین اعجوبه‌ای بوده باشد!

۱۲. در پانزدهمین سخن انجمن آرا، به تاریخ سی و یکم دسامبر، تحت عنوان «جشن عاشورا» آمده است: « نخستین بار است که گروه های پرشماری از مردم در روزهای عاشورا و تاسوعا به پایکوبی پرداختند و همانگونه که خبرگزاری دولتی فارس در روز ششم دیماه ۱۳۸۸ گزارش داده است ” جشن عاشورا ” برپای کردند …

سران رژیم اسلامی هنوز درنیافته اند که موسوی و کروبی و خاتمی و شرکا، نه تنها نقش چندانی در هدایت جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران ندارد، بلکه مردم با تکیه بر خرد همگانی از این مسلمانان و شرکای ۳۰ سالۀ حکومت، استفاده ابزاری و یا به تعبیری استفاده ای بهینه می کنند، تا با صرفِ هزینه ای کمتر به خواسته های خود که تنها در احیای ایرانیگری تعریف پذیرند، دست یابند. اما از سوی دیگر بر موسوی و کروبی و خاتمی روشن است که اگر مردم از آنان روی برتابند، رژیم دودمانشان را بر باد خواهد داد. آنان اگر چه می دانند که سمت و سوی جنبش آزادیخواهانه، نفی اسلام، و نابودی حکومت اسلامی ست، اما ناگزیرند برای نجات از مرگ محتوم، تا فروپاشی تام و تمام رژیم در کنار جنبش آزادیخواهانۀ مردم بمانند. به سخن دیگر جنبش آزادیخواهانۀ مردم ایران، حکومت و تمامی جناج های آنرا در بن بستی مرگ آور گرفتار کرده است …

در فیلم هایی که از تظاهرات عاشورا و تاسوعا پخش شده اند، دیده می شد که بعضی از شرکت کنندگان در تظاهرات به آنانی که شعار ” الله اکبر” می دادند، گوشزد می کردند که از دادن این شعار بپرهیزند. از سوی دیگر، بازهم طنین گوشنواز شعار ” آزادی، استقلال، جمهوری ایرانی ” در تمام شهرهای ایران شنیده می شد. “مرگ بر اصل ولایت فقیه” ترجمۀ دیگری از شعار ” جمهوری ایرانی” است که در این دو روز، از شعارهای محوری جنبش آزادیخواهانۀ مردم به شمار می رفت. کوتاه به اهمیت این شعار اشاره ای می شود:

به باور مسلمان شیعه، ولایت فقه یا فقیه، دنبالۀ اصل اولیۀ امامت است و از آنجا که اصل امامت، در کنار چهار اصل اولیۀ توحید، نبوت، عدل، معاد تمام ایدئولوژی شیعه را ساخته و پرداخته است، و بر تمام قانون های ثانویه مانند نماز و… ارجحیت دارد، نابودی آن به معنای ریزش و فروپاشی این ایدئولوژی بیگانه نیز هست. سران شیعه، از جمله آقای منتظری مانند دیگر مسلمانان نامدار، با اینکه در نکوهش ولی فقیه، به نصیحت، سخن بسیار گفت، اما هرگز در پی حذفِ اصل ولایت فقیه یا فقه از اندیشۀ دینی برنخاست.

خرد همگانی، با طرح این شعار در سرتاسر پهنۀ میهن، در حقیقت به نفی ایدئولوژی و حکومت ایرانی ستیز اسلام برخاسته است و ما امروز در پرتو اصل های ” استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی”  شاهدان مرگ تاریخی و فرهنگی این آیین انیرانی هستیم …»

پ.ن: راستی! چه کسی در عاشورا خون ریخت؟ (+)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.