۱. یکبار اینجا نوشته
بودم که اگر اماس نداشتم، بیشک هم اکنون در کوچه خیابانهای غزه [فلسطین] داشتم
به سمتِ صهیونیها سنگ پرتاب میکردم.
۲. کسی
برایم پیامک روشنگرانه فرستاده بود که «فردا روز آذربایجان است نه روز قدس». هم
این شخص را خوب میشناسم و هم این شعار را. جنسشان را خوب بلدم.
۳. برای
شخص من خیلی جالب است که یک روزی چند سال پیش وقتی مردم آذربایجان به یک
کاریکاتوریست اعتراض کردند، همینهایی که امروز داعیهی دایهی مهربانتر از مادر
دارند، و سنگِ مردم مرا به سینه میزنند، ریشخندمان میکردند و حالا در کنار همان
کارتونیستِ نامحترم که خون آن سال جوانان ترک سرزمینمان را از دستانش به هیچ آبی
نتواند پاک کردن، تعیین تکلیف میکنند برای مردمی که از ایران هستند و بیایران
نمیتوانند و مسلمانند و متعهد!
۴. هر
انسان آزادهای میداند فرق است میان آوارگی و مردن از بلایای طبیعی و آوارگی و
شهادت به دستِ دشمنان خدا. فرق است میان زلزلهزدگان آذربایجان و مردم فلسطین.
لزومی ندارد مسلمان باشی، تا بدانی چرا برخی اینقدر میترسند از ذکر قدس و روز
قدس. از مرگ بر اسرائیل. که چرا مهم است فردا روز قدس باشد نه روز آذربایجان. فلسطین پارهی تن اسلام
است و تا زمانی که اسلامی هست، آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان، روز قدس است.
۵. خیلیها
شاید به مذاقشان خوش نیاید. ولی [صاحب قلم] این وبلاگ، از همان ابتدا، خیلی به
مذاق خیلیها خوش نیامده است. من برای درد مردم سرزمین مادریام اشک میریزم، برای
رنج مسلمانی که تحت ظلم است، جگرم میسوزد، پاره پاره میشود.