همین حالا، شبکه مستند برنامهای داشت تحت عنوان بدن انسان؛ «بینایی». بعد میگفت در هر لحظه تصویری به اندازه تمبر بر روی شبکیه ایجاد میشود که فقط در نقطهی مرکزیاش به اندازه سر سوزنی که حاوی شش میلیون سلول مخروطی ـ حساس به رنگ ـ است تشخیص دقیق وجود دارد. بعد ۷۰ درصد سلولهای مغز در خدمت بینایی و اطلاعاتی هستند که از طریق چشمها وارد مغز میشود و …
بعد خانمی را نشان داد که در اثر تصادف بیناییاش را از دست داده بود. روی این خانم عمل جراحی انجام دادند تا دو عدد صفحه الکترودی میان دو نیمکره در خلف مغز قرار دهند بعد دو پورت در دو طرف سرش به بیرون کار گذاشتند که با کورتکس مغز در ارتباط بود. خوب؟ بعد باید تعدادی کابل به این دو پورت وصل میشد که خودشان به ده دستگاه نسبتاً بزرگ وصل بودند که جمعاً دور کمرش بسته میشدند. اطلاعات بینایی توسط یک دوربین که روی شیشه عینک خانم نصب بود توسط دو کابل باریک به این سیستم ارسال میشد. با این همه دنگ و فنگ این خانم فقط میتوانست به جای دو قایق بادبانی دو نقطه نورانی ببیند اندازه یک نخود. بعد کسی که همراهش بود میگفت این دو نقطه که میبینی دو قایق بادبانی کوچک هستند.
و کیست که اینها را ببیند و باز نگوید تبارک الله احسن الخالقین؟