از بصیرت‌ها

کتاب پیشگویی آسمانی نوشته ردفیلد، تمام بحثش حول انرژی می‌گذرد. انرژی منفی و انرژی مثبت. کتاب شامل نه بصیرت است و تمام حرف، تسلط یافتن بر انرژی‌ست. مثلاً می‌گوید وقتی با کسی بحث می‌کنید و طرف مقابل شما را شکست می‌دهد و احساس خالی بودن که به شما دست می‌دهد در واقع، طرف مقابل شما…Continue reading از بصیرت‌ها

جهانهای متقاطع

جهانِ بیرونم شلوغ است. جنگ و خون و بمب و شمشیر و دروغ و فحشا. جهانِ درونم در صلح و استغناست. آرام و آبی. کنار درخت بزرگ و کهنی خانه‌ای کوچک دارم با بالکنی رو به باغچه‌ای کوچک از گوجه‌فرنگی و ریحان. رودخانه‌ی ظریفی بی سر و صدا بیست قدم آنسوتر جاری است و ردیفی…Continue reading جهانهای متقاطع

آرام رام روح ناآرام‌ من که تویی

این آرامش عمیق و سنگینی که رخوت غریبی را پراکنده است بر جانمان. نه که دست شسته باشم از دنیا و گیر کرده باشم در پیچ در پیچ روح بزرگوار تو، خیالم در خیال تو گره خورده است و خیال که پایبند شد به مِهر، زندگی که شد مهربانی، سوسن تا لنگ ظهر می‌خوابد و…Continue reading آرام رام روح ناآرام‌ من که تویی

خود شکن، آیینه شکستن خطاست!

در زندگی‌ام خیلی پیش آمده است که عمل و رفتار کسی را برده باشم زیر سوال. برای همه‌ ما اتفاق می‌افتد. با خودم گفته باشم مگر فلانی عقل و هوش و حواس ندارد که به چنین عملی دست زده است؟ و شاید گفته باشم [و شاید فقط در خیالم قیاس کرده باشم] که اگر من…Continue reading خود شکن، آیینه شکستن خطاست!

شعله‌ای پُر سوز

اینجا، آنقدر سرد شده است که نشود دقایقی، تن به روشنای بهارین سپرد. آنقدر سرد، که بترسی جوانه‌های درختان کهن‌سال پیش از شکفتن، بمیرند. آنقدر سرد که نشود، سبزه‌ای، مریمی، میخکی چید روی سنگ قبر پدری، خواهری، مادربزرگی … آنقدر سرد که برف نشسته باشد روی ساقه‌های نیمه‌خواب بوته‌های گل سرخ‌هایم. سردم است. نشسته‌ام و…Continue reading شعله‌ای پُر سوز