من تشنه‌ام، تو بنوش!

در التماس مرطوب چشم‌های سیاه‌م، نه به تکرار همیشه‌گی‌ این بود، که نبودم، به غیبت حضوری که تو بودی … چقدر دوست‌ دارم بنویسم از آنچه نشد که این‌همه مدت بنویسم که چقدر دلتنگ‌م … آن‌طور که معصومانه نگاه‌م می‌کنی، آبی و عمیق، و من باز هم مثل آن دورها، سر بگذارم روی شانه‌ کاغذی‌ات، که دیگر مدتی است که بوی رنگ نمی‌دهد، تو، دست بگذاری روی کتف‌هایم و من، چشم‌هایم چه زود خیس می‌شوند …

می‌گویم باور نمی‌کنی که بوی تو را کسی نمی‌دهد؟! باور می‌کنی که تو، که رفته‌ای از همه‌ی مانده‌هایم عزیزتری؟! که توی سردی این دو دریاچه‌ی آبی تیره من هستم که هنوز رنگ چشم‌هایم « سیاهِ روشن » است؟! … که وقتی لب‌هایم را روی صورتی لطیف لب‌هایت فشار دادم، تا عمق وجودت بسوزدم؟! … بوی سوختن‌م را می‌شنوی؟! …

 

از سوختن، وقتی ترسیدم که سوختن آن مرد توی باران را خواندم، توی رگبار کش‌دار و متراکم بارانی که خاک را از زیر پا می‌ربود، مرد با رعد سوخته بود، و تا سوختن مغزش، فریاد کشیده بود. و تا نمرده بود، سوخته بود … از سوختن ترسیدم! … و از سیاهی سبک خاکستری که به جا می‌ماند، که با فشار انگشتی، پودر خواهم شد … سوختن، دوباره ساختن و باز سوختن و … « از زیر پوستی که می‌سوزد، پوستی نو برآمدن و از نو سوختن … »، عذابی که بدان بشارت‌م داده‌اند و من … بگذاری تا در خیسی آبی‌ی چشمان‌ت بسوزم؟! میان لب‌هایت … و در تردّد آشفته‌ افکاری که مدام برمی‌آیند و فرو می‌نشینند … جزر و مدّی ماندگار که در نهادم، نهان‌م می‌دارد … من هنوز … از سوختن می‌ترسم …

 

آرام، می‌گویی باور نمی‌کنی … می‌گویی باورم نمی‌کنی … می‌گویی رفته‌ای و من … به عزّت همین رفتن توست که نمانده‌ام … می‌گویی عاشق شده‌ای و من، هنوز طعم خنک و گس عشق را نچشیده، سرم را از روی شانه‌ات بلند می‌کنی و من … باورم نمی‌کنی و … من … عاشق‌م!

 

دلتنگی‌ها را می‌شود نوشت؟! می‌شود نگفت و شنید … می‌شود آرام ناله کرد، می‌شود داد زد که دوست‌ت دارم! … تو، بمان امّا من، اگر نگویم نمی‌روم، من نمی‌روم و این نگفتن، نیاسودن میان بازوانی که گشوده‌ای، به زمزمه‌ شبانه‌ مرغ حقّی که آبستن است، روی سرشاخه‌های مهتابی درختان تبریزی … سرمای کشنده‌ی بی‌اعتنایی‌ات به باران، به مهی که تابیده‌است توی دل‌م … دست‌م لابه‌لای چشم‌هایت، بگذاری تا بنویسم که من، تا نگویی نمی‌گویم که چقدر تشنه‌ام؟!

 

من … تشنه‌ام … تو بنوش!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.