موتیفات چشم و هم‌چشمانه

۱. اینکه همه، تقریباً همه تازگی‌ها حساس شده‌اند به این گوگل‌سرچ. اینجانب از لحاظ چشم و هم‌چشمی و از قافله عقب نمانده‌گی رفتیم سری زدیم، دیدیم تنها کلمه‌ی مستهجن منتهی شده به وبلاگِ این‌جانب ترکیبِ «خاطراتِ شهوتی» با بالاترین ارجاع و «کف پا لیس» با کمترین ارجاع می‌باشد!

یعنی اساسی خورد توی ذوق‌امان!

۲. بعد اینکه، کلاً چیز زیادی در خصوص «پیج‌رنک» که نمی‌دانیم. هر چی هم می‌خوانیم چیزی دستگیرمان نمی‌شود. ولی اینکه وبلاگ اینجانب با متوسط بازدید ماهانه‌ی ۱۸۰ تا ۲۰۰ بازدید، وقتی پیج‌رنک‌امان ۴ از ۱۰ می‌باشد، اگر مثل وبلاگ‌هایی که بازدید‌شان ده تا پانزده برابر وبلاگِ ماست ولی همان رنکِ ۴ از ۱۰ را دارند، این همه بازدید داشت، رنک‌اش چه عددی می‌شد؟

(+)

۳. بعد به شدت دریافته‌ام که این آمار بازدید هم چیزی است مثلِ تعداد علاقمندان مجلات و کتب خاص. مثلاً وبلاگ‌های تخصصی و حرفِ حساب‌زنِ واقعی، نسبت به وبلاگ‌های به قول معروف زرد [مثل مجلات زرد و قرمز و …] از بازدید بسیار کمتری برخوردارند. مثلاً مجموعاً فروش مجله‌ی خانواده‌ی سبز و مشابهات‌اش، خیلی خیلی بالاتر از مجلاتِ تخصصی است بالطبع.

برای اینکه خوب، در مجموع آدم با این زردها و قرمزها بیشتر «حال» می‌کند تا سیاه و سفیدها.

۴. نمی‌دانم چرا. حالا علت‌اش اصلاً هر چی که باشد، کلاً خیلی با فیس‌بوک حال می‌کنم. یعنی این گودر و گوگل‌بوز و توئیتر و فرندفید و بادو و نت‌لاگ و الی آخرهم، نتوانستند این حال‌کردن را به ما انتقال بدهند به جز این فیس‌بوک. می‌خواهد شیطانی باشد یا ابزار قدرت‌های استکباری. اصلاً خوش‌امان می‌آید برویم توی بغلِ شرق و غرب سیاحتی نمائیم. والله!

تا کی چشم و گوش‌امان را ببندیم به روی مظاهر دنیا؟ بالاخره باید به فرهنگِ ما هم تجاوز صورت بگیرد خوب!

۵. حالا که صحبت از تهاجم فرهنگی [کی بود؟ کیــــــــــه؟ کیه؟] به میان آمد این شهر بازی که حوالی‌ی کرج به گمان‌ام راه اندازی شده است به نام «بازینو» بدجوری قلقلکانه مرا یاد کلمه‌ی «کازینو» می‌اندازد آخر!

بازینو

تاره لوگوش هم خرگوش می‌باشد که!!! [سیاه‌نمایی تا کی آخه؟!]

۶. بعد دیده‌اید یک اسمی مثل خرگوش یک‌هویی می‌افتد وسط و هی همه دوست دارند دستی به سر و روی‌اش بکشند و بگویند یک‌طورهای ارادت داشته‌اند به اوشان و اینها و افه‌ بیایند که بعله؟

خوب صلاح مملکت خویش دانستیم بنویسم «احمد رضا احمدی مرد بزرگی است»! خیلی هم آدم خوبی است. جایزه‌ی هانس کریستین آندرسن را هم گرفته می‌باشد. اوهوم!

این هم لینک‌اش(+)

۷. تازه! در کاووش‌های به عمل آمده برای کشفِ مستهجن‌ترین کلمه‌ی ارجاعی، دریافتیم که تعدادی وبلاگِ شخیص و متشخص به وبلاگِ اینجانب لینک داده‌اند، چه لینک دادنی!! کلی خوشحال شدیم. ولی دوست دارم به این دوست شاعر عزیز افغانی‌ام سلام کنم.

 «سلام آقای قرین»(+)

۸. بعد حالا که نوبت به سلام کردن رسید، دوست دارم به مرجانِ وبلاگِ از قلب کویر بگویم سلام! دلم برایت خیلی تنگ شده است!

(+)

۹. حالا که صحبت از دلتنگی به میان آمد … چیزی ننویسم بهتر است … اوهوم!

 

ته‌نوشت: معرفی جیمز ردفیلد و پیشگویی‌ی آسمانی‌اش را در عشگ و مرق بخوانید! (+)

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.