موسیقی نقش عمدهای دارد در زندگیام. یعنی حتی موقعی که برای کنکور درس میخواندم یا توی اتاق عمل، سر عمل جراحی باید موسیقی گوش میدادم. اثراتِ کاهش استرس و فشار کاری توسط موسیقی [خصوصاً بدون کلام] را به خوبی تجربه کردهام. برای همین هم هست که موقع نوشتن هم دوست دارم به موسیقی گوش بدهم. یعنی اصلاً نوع و لحنِ نوشتهام، سخت تحتِ تأثیر موسیقی است که گوش میدهم. سوای تأثیراتِ عجیب برخی آهنگها که گویی کیسههایی هستند، پُر شده از خاطرات، جلوهها، بوها، صداها و حرفها و حدیثها و اتفاقاتِ تلخ و شیرینی که برخی مواقع بدجوری پدر آدم را در میآورند، مثل تأثیر آهنگِ «گل شب بوی من» و «شهزادهی رویای من» روی اعصاب و جسم و روانِ ما!
ولی گاهی لابهلای فولدر موزیکها، ممکن است به یک چنین مخلوقاتی برخورد که بدچنانی با روح و روانِ آدمی کارهای ناشایست میکنند! البته، یکیشان (+) را که در فولدر داخل کامپیوترمان یافتهام و دومی (+) را از فولدر موسیقی موبایلم که البته از موهبت عوض کردنِ گوشیام و افزودنِ حافظهی خارجی موبایل جناب آقامون به گوشی جدید، بهمان رسیده است! مخلوقاتِ عجیب و غریبتری هستند! یعنی اگر دوست داشتید کسی را ترور روانی بکنید، این دو تا را به شما پیشنهاد میکنم!
خیلی دوست دارم احساستان را از شنیدنِ این موسیقیها بدانم. خوب؟
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* از قدیمها گفتهاند «دارندگی و برازندگی»، خوب. ما که بخیل نیستیم، خرج و مخارجش هم که از جیب ما نبوده است که! فلذا، تبریک آقای شاهزاده ویلی، شازده خانم کیتی! به پای هم پیر بشوید ایشالا!
والله!
سلام
متأسفانه لینک ها باز نشدند.
سلام. سایتی که آپلودشن کردم دیگه نیست کلاً آقای مرآت.