ما،
ماهواره نداریم. یعنی نه من و نه امیر علاقهای به تماشای شبکههای مبتذل !! ماهوارهای
نداریم. یعنی احساس نیاز نمیکنیم، به جایش گیرندهی دیجیتالی داریم و پانزده شبکهی
دیجیتالی را رصد ! میکنیم! یکی از این شبکهها، شبکهی iFilm است. یک شبکهی ایرانی که فیلمها و سریالهای ایرانی
را برای کشورهای دیگر خصوصاً کشورهای مسلمان عربزبان پخش میکند. یعنی البته من و
امیر هنوز در کف هستیم که این مردم مسلمان عربزبان چطوری مینشینند به تماشای
فیلمهای فارسیزبان؟ البته مجریهاش عربی صحبت میکنند و تبلیغ فیلمها و حتی
دیالوگهای مختصر بازیگران در تیزرها به عربی است، ولی پخش آنها به همان زبان
گهربار فارسی است و حتی زیرنویس عربی هم ندارند!!!
[ما
که بخیل نیستیم! لابد عرب زبانها سر در میآورند. مگر چی از ما کمتر دارند که مینشینیم
فیلمها و سریالهای خارجی را تماشا میکنیم که حتی زیرنویس انگلیسی هم ندارند!]
القصه؛
چند روز پیش یک تلهفیلم «در همین نزدیکی» پخش شد با بازی پرویز پورحسینی و آرام
جعفری.
تلهفلیم
در مورد مردی بود که مدیرعامل یک شرکت گنده بود و به شدت عصبانی و مقرراتی و
پُرکار بود و سختگیر. این بابا یک روز آدم کچل خوشگلی را میبیند که راحت وارد
اتاقش میشود. بعد میفهمد ایشان ملکالموت هستند. بعد خلاصه میفهمد که باید
بمیرد، میرود وسط اتاق طاقباز میخوابد تا جانش در برود. ولی نمیرود! آقای ملکالموت
به ایشان وقت میدهد تا حلالیت بگیرد. در همین سکانس مرد میخواهد تا خدا خودش را
به او نشان بدهد، که ثابت کند هست [یک همچون چیزی]. آقای ملکالموت یک تکه آیینهی
کوچولو میدهد دستِ مرد و میگوید «خودت را در این آیینه
نشان بده!» خوب مسلماً نمیشود. پس ادامه میدهد:«حالا
مقصر تویی که در این آیینه جا نمیشوی یا آیینه؟»
همین
دیگر!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* وقتی حوصلهامان از چرت و پرتهای شبکههای معمول سر میرود و حال دیویدی و اینها هم نداریم، گزینهی خوبی است برای تفنن!
** میگویند: «هر ارغوان (+) که شکفت، نخواهد مُرد!»