معرفی فیلم/کارگردان!

سال ۸۸ آیدا، از آنتی کرایست نوشته بود و ما هم وسوسه شدیم و سفارشش دادیم و اینطوری شد که بی اینکه بدانیم با لارس فون تریه آشنا شدیم. یعنی از بغلش رد شدیم و به جا نیاوردیمش. بعد سال ۸۹ الهام یک سری فیلم برای آقامون خریده بود که بریکین ویو از این میان اشک ما را بدجوری در آورد و ما باز هم با چشمان اشکالود متوجه لارس نشدیم و ملتفت‌شان نشدیم.

چند وقت پیش آقامون سری کارهای این آقای محترم را گرفتند و این شد که شب‌ها با ایشان گپی می‌زنیم فی احوالِ مخیله‌اشان با تماشای سه گانه‌ی اروپایش («عنصر جنایت» محصول ۱۹۸۷ – «همه‌گیری» محصول ۱۹۹۱ – «اروپا» محصول ۱۹۹۱) که البته سرسام‌ش ماندگار بود. و صحنه‌ی ماندگارش در همین اروپا، آنجایی بود که یک نفر یهودی باید
صحت ادعاهای صاحب خط آهن آلمان را مبنی بر عدم آزار یهودیان تأیید کند. این یهودی (با بازی خود فونتریه) بنا به صلاحدید ژنرال آمریکایی و علی‌رغم میل باطنی‌اش به؟دروغ تأیید می‌کند. تلخ‌ترین صحنه: صحنه‌ی رونمایی از قطار درجه یک در آلمان بعد از جنگ …

سه‌گانه‌ی قلب طلایی: «شکستن امواج» ۱۹۹۸ ـ «احمق ها»۲۰۰۰ ـ «رقصنده در تاریکی» در ۱۹۹۵. اولی را قبلاً دیده بودم ولی باز هم بغض لعنتی شکست و گریه کردم. دومی تأسفی تلخ و منزجر به آدمی می‌بخشد و سومی … وای از سومی … به گمانم تنها فیلم زندگی‌ام بود که در تقریباً کل زمان تماشای فیلم گریه کردم. آنقدر زیبا، انسانی و لطیف است که آدم باورش نمی‌شود از همان کارگردانِ اپیدمی سر زده است! (بخوانید)

از سه‌گانه‌ی آمریکا، دیشب «داگ‌ویل» محصول ۲۰۰۴‌اش را دیدم. داگ‌ویل روایتی جهان‌شمول است و انسان‌شمول. فیلمی که نمایش‌وار در یک صحنه‌ی خاکستری رنگ با دیوارهایی که خطوط سفید روی زمین نمادشان هستند و درهای خیالی و پنجره های آویزان و انسان‌های
تنها، مفلوک و فراموش‌شده و بدبختی که به محض فراهم شدنِ فرصتی کوچک و زیبا، به پلیدترین و شرورترین و غیرقابل تصورترین جنایت‌کاران تبدیل می‌شوند. اتفاق پایانی داستان، آدمی را متحیر می‌کند: آیا این فیلم دارد گانگسترها و خشونت‌شان را توجیه می‌کند یا تولد نوع جدیدی از تبهکاری را نوید می‌دهد که صرفاً بینشی آمریکایی دارد؟ یا کلیت فیلم، انسانیتی به فنا رفته و مستحیل شده را به نمایش می‌گذارد که فقر، انزوا، توهم و شهوت زمینه‌ی یک جنایتِ بزرگ را فراهم می‌آورد «پرورش یک گانگستر»؟


_____________________________________

* هر کدام این فیلم‌ها را که می‌دیدم کلی حرف داشتم برای نوشتن ولی حال مناسبی نه. به همین بسنده کردم.

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.