بعله!

پُست
مفصلی نوشته بودم تا به یک عده آدم کژفهم متوهم کتمان‌گر طلبکار بینوا توضیح بدهم
چرا در برنامه‌ی دیشب شرکت کردیم و چرا در ابتدا به شدت مخالفت می‌کردیم و اصلاً
چرا ابتدای برنامه بغض داشتم و چرا نگفتم نشستنم روی ویلچیر به خاطر تبعات
فیزیوتراپی است نه عود ام‌اس و و و

دیدم
نه خیر!

اکتفا
می‌کنم به این که:

«فرمود
در دروازه را می‌شود بست، در گاله‌ی مردم را عمراً بتوانی رستم!»

 

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

شما
مختارید جای «رستم» اسامی مختلفی بگذارید.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.