بیوتیفول مایند

 

‌ذهنم خالی شده است، نه، ذهنم انباشته  است از چیزهایی، حرف‌هایی که تا می‌آیم بنویسم نمی‌توانم. انگار روی ابرهام. بی‌که تلاش کنم معلقم. تعلقی ندارم. نه تعلق خاطری، نه تعلق محضری. روی ابرهام و ابرها مرا می‌برند. می‌رویم و می‌رویم و ابری که مرا می‌برد سترون است. دیر یا زود گریبانش را بادها می‌درند و دریده می‌شویم و آرام و بی‌خونریزی توسط آسمان بلعیده خواهیم شد. و هیچ و شاید هم تنها نگاه کودکی چوپان پای کوهی، این اضمحلال را نبیند. هیچ‌کس اهمیتی به محو شدن ایرهای سترون نمی‌دهد… می‌دانم.

 

یک دیدگاه روی “بیوتیفول مایند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.