حامد اسماعیلیون را از سال ۸۶ میشناسم. زمانیکه به عنوان دندانپزشک در جنوب تهران مطب داشت و وبلاگ گمشده در بزرگراه را مینوشت. آنموقع کسی او را نمیشناخت. هنوز از وزارت ارشاد جمهوری اسلامی ایران مجوز چاپ کتاب نگرفته بود و جایزه گلشیری را نبرده بود.
از سال ۸۸، تئوری رأی روشنفکر و نخبه را با همراهی وبلاگهایی مثل خوابگرد راه انداختند و نوشتند که چرا باید یک فرد روستایی همپای حامد اسماعیلیون مثلاً حق رأی برابر داشته باشد و اصلاً چرا باید حق رأی به او داده شود. سپس فتنه ۸۸ رقم خورد و حامد اسماعیلیون حتی از مشتریهای افغانش و نظرات فرهیخته آنان برای اثبات لغزش سیاسی در ایران استفاده میکرد. و سومین کتابش را در همین جمهوری اسلامی چاپ کرد: دکتر داتیس. که نفرت از ایران و ایرانی در آن موج میزند. میخواستند مهاجرت کنند که پریسا باردار شد و ریرا به دنیا آمد.
برای ریرا هم وبلاگ ساخت و از بزرگ شدنش نوشت. بعد از مهاجرت در وبلاگ و فیسبوک همراهشان بودم. از پا گرفتن و زبان باز کردن ریرا تا تست زدن زن و شوهر برای امتحان مجوز دندانپزشکی در کانادا. باهاش در زمستانهای یخبندان کانادا از راهروهای زیرزمینی میرفتم تا به فروشگاه برسد. جلوی در محل آزمون با فلان استادش در دانشگاه تبریز آشنا شدم که برای آزمون آمده بود. جواب آزمون آمد، حامد اسماعیلیون ۹۲ و خانمش ۹۶ شد. رفتند در کلینیکهایی جدا از هم کار کردند. کتاب چهارمش را در ایران چاپ کرد درباره منافقین. گاماسیاب ماهی ندارد. با مجوز ارشاد جمهوری اسلامی ایران که البته اقبالی چون کتابهای قبلیاش نداشت.
هنوز حتی دو هزار نفر هم او را نمیشناختند. روحانی با حمایت سلبریتیها و نخبهها روی کار آمد. مجلس هم یکدست شد و یکی از مشغلههای اصلی او که گوش دادن به رادیو مجلس بود تعطیل شد. کلینیک مشترکشان را افتتاح کردند و ما هم خوشحال شدیم. همان موقع کتاب جدیدش مجوز نگرفت.
هنوز تعداد کسانیکه در فیسبوک دنبالش میکردند بسیار محدود بود. در اینستاگرام که بسیار غریبهتر تا اینکه حادثه هواپیمای اوکراین پیش آمد. با دیدن صورت شیرین و دلپذیر ریرا میان کشته شدگان قلبم شکست. دختری که به واسطه وبلاگ و فیسبوک پدرش بزرگ شدنش را دیده بودم و بسیار دوستش داشتم و پریسای زیبا. چند روزی به سکوت گذراند و ناگهان حامد اسماعیلیون با کمترین فالوور در اینستاگرام تیک آبی گرفت و برنامه براندازی و مثلاً دادخواهیاش استارت خورد. سینه سوختگان زیر هر پست فیسبوکش مشت گره میکردند و میکنند و دوستان مشترکی هم مرا صدا میزدند که کجایی؟ من بودم. از همان خروش ناگهانی تا رخ نمودن خوی حیوانیاش. خونخواهی که تبدیل شده است به خونخواری. آیا لیلای لیلی یا دیگران تعجب میکنند از رفتارهای او؟ من؟ نه.
من حامد اسماعیلیون را از گمشده در بزرگراهش میشناسم. برای کسی که حرف مرد افغانستانی آواره بیوطن از رأی ایرانی شهید داده عامی به قول همفکرانش غیر نخبه، پیش است نفرت از مردم ایران چیز شگفتی نیست. او در کتاب داتیس مردم ایران و نفرتش را نمایش داده بود. او حتی از چنگیز خان مغول که برای خونخواهی دامادش دستور داد دخترش شهری را با خاک یکسان کند بدتر و دژخیمتر است. زیرا هیچ نسبت خونی با مردمش قائل نیست. او دنبال سرنگونی نظام نیست. او انتقامش را از مردم ایران میخواهد بگیرد. حتی دوستانش از ایران که همراهیاش میکنند و لیلی به لالایش گذاشتهاند هم برایش پشیزی ارزش ندارند. منطق او منطق فرخنژاد است. هشتاد میلیون ایرانی برایش ارزشی ندارند اگر قرار است خم به ابروی پسرش بیفتد. این منطق مسموم و هولناک منطق تمام روشنفکران ایرانی است. حتی خاتمی، حجاریان و مثلاً همین علی کریمی کپیپیستچی. منطقی که البته دامنگیر خودشان خواهد شد.
اینا قاتلین بالقوه هستند که به قول خدا که راجع به شیطان میگه: “کان من الکافرین” ، وقتی شرایط براشون مهیا میشه، ذات حقیقیشون رو، به نمایش میذارن.
سوسن جان ممنون
اینطرفیها حرف زیادی نمیزنند. اینست که آنها فضای رسانه را در دست گرفتهاند. قابل ذکر اینکه در اعتراضات فعلی، اولش خودم با اونها بودم. بعد که دیدم نقشه ایران را با موهای پریشان مهسا و صورتش درست کردند ولی این نقشه خلیج فارس ندارد و تبلیغات سعودی اینترنشنال و…
و البته تحلیلهای کارشناسان باسواد برنامه جهانآرا…
مهناز افشار همین نقشه ایران را گذاشته بدون خلیج فارس و کامنتهای همین پست را بسته…چقدر میتوانند اینها پستفطرت باشند که زیر بیرق خونخواهی جوانی، فکر دلارهای سعودی باشند. از همهشان بیزارم و بابت لایکهای پستهایشان و استوریهایشان نگران عاقبت این ناشکری خودم و حمایت نکردنم از وطن مظلومم هستم.
انشاالله خدا میبخشدمان. و باطل نابود شدنی است این وعده الهی است و خداوند در وعدههایش صادق است.
🌹
سوسن جان، من آدرس این مطلب رو، دو روز پیش گذاشتم زیر توئیت فرید مدرسی.
دنبال گذشتهی حامد اسماعیلیونه
ممنونم. لطف کردی.
اینجا:
https://twitter.com/faridmodaresi/status/1583756178273673216
هر کسی حق انتخابی داره خانوم.
مثلا شما که عاشق این نظامین باید تو ذهن و نظر مخالفین نظام منفور باشین؟
نه همچین نیست. تحلیل شما کاملا بی اساس و بی منطق و مغرضانه است. کسی سنگ حامد اسماعیلیونو به سینه نمیکوبه ولی شما شدید سنگ نظامو ب سینتون میکوبید.
کاملاً درسته.
خوشحالم حداقل خودتون خود واقعیتونو قبول دارید
اونوقت گرونی و تورم و بیکاری و بی پولی و شرمندگی ی مرد پیش زن و بچه از الطاف این نظام نیست نه؟ شاید اونم آمریکای خائن آورده… واقعا متاسفم
آفرین. بازم کاملاً درست گفتی.