یک سیب را در نظر بگیریم. دیگر کسی در دنیای امروز نیست که نداند سیب چیست و چه فوایدی دارد. اما سیب داریم تا سیب. یکجور سیبهایی هستند که هر کسی در دنیا حتی خوابش را هم ندیده که چطوری پرورش میدهند و اصلاً دست هر کسی بهش نمیرسد که بداند طعم و بویش چطور است. مثل سیبهای بهشت. سیبهایی هم هستند در جهان که کمتر کسی در جهان حاضر میشود بگیرد دستش چه برسد که به خوردنش فکر کند. مثل سیبهای گندیده که شبها گوشهای از میدان ترهباری شیرابه میدهند بیرون. میماند سیبهای این میانه. فرق را لحاظ کنید از ۴۰۰ نوع سیب شناسایی شده در جهان تا قیمتهایش. این از این. بالطبع دسترسی و قدرت خرید را هم بگنجانید.
ما به عنوان کسی که طالب و مشتری سیب هستیم، با هر درجه از منبع مالی، دوست که نداریم سیب بد بخریم؟ سیب کرمزده یا لکدار یا سیب پوک. در حد وسع مالی دلمان سیب خوب میخواهد. اما خوردن سیب هم مهم است. یکی مثل علامه حسنزاده سیب را که میبیند تماشایش میکند بو میکند بهش سلام میکند و چون عالم است در پشت ظاهر ساده این مخلوق خالق قادری را میبیند. یا که نه، کسی است که برای خودش شخصیت قائل است و سیب را در بشقاب برای خودش میآورد و قشنگ تماشا میکند، بو میکند، پوست میکند، تکه میکند و بعد آرام آرام میخورد. یکی هم سمت دیگر لاابالی است و سیب را شسته نشسته برمیدارد یک دستمالی بهش میکشد نهایت میمالد به لباسش و ایستاده به دندان میکشد. خورده نخورده دهانش را با پشت دستش پاک میکند و سیب نیمخورده یا خورده تهماندهاش را پرت میکند دور.
رفتاری که ما در خوردن یک سیب برای مثال داریم، جواب این سوال است که چرا اسلام مخالف رابطه آزاد است و ازدواج یا در صورت عدم استطاعت مالی و نیاز جنسی، صیغه را توصیه کرده و تأکید دارد. خوردن خوردن است. مهم نوع خوردن است که نشانگر شخصیت شماست. و اسلام دین شخصیت دادن است.
سالهای خیلی دور، ۹۳ یا ۹۴، وقتی هنوز خانه پیروزی بودیم و باز قضیه گشت ارشاد پیش آمده بود نادیا (نوامبرین دراپ) در یک بحثی در فیسبوک این را پرسید. نه من و نه پسر دیگری که در بحث بودیم نتوانستیم جواب بدهیم. خیلی سال بعد به ذهنم رسید. این تحلیل خودم است. ساده است و خب دیر برای نادیا. ولی همچنان فکر میکنم فکر کردن بهش بد نباشد.
خیلی عالی…منظور را خوب میرساند
الحمدالله. ممنونم.