مشهد برفی

سال نود، آبان همراه خانواده امیر و مادرم و تسبیح رفتیم مشهد. به محض رسیدن ما برف و بوران شد تا دم خروج ما از مشهد. یادم هست تسبیح تا وارد حرم شدیم گفت آقا را در هوای برفی ندیده بودیم که دیدیم.

آخرین زیارت مادرم شد.‌

عکس را که دیدم پرت شدم به یازده سال پیش. تلخ و شیرین‌هایش…‌

 

 

6 دیدگاه روی “مشهد برفی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.