فیلم نوح(۲۰۱۴)، ادامه

در پست اول(+) نوشتم همسر نوح و ایلا معلوم نیست نژادشان. همان شب سری به ویکیپدیای انگلیسی زدم و نام همسر را پیدا کردم که نعمه(Naamah) بود و نعمه از نژاد قابیل و خواهر همان کسی است که در فیلم، لمک، پدر نوح را می‌کشد. ایلا همچنین از نژاد قابیل است. در ادامه گویا نوادگان شیث فقط پسر بودند(مزاح نمودم)، بله درستش این بود اول بخوانده و بعد بنویسم اما دوست داشتم از نگاه خودم باشد که اینطور شد.

القصه که نوح دانه را می‌کارد و صبح ناگهان از محل دانه پنج رود آفرینش* جاری می‌شود و جنگلی عظیم ظاهر می‌شود و نوح و پسرهایش با کمک فرشتگان محافظ آدم ساختن کشتی/آرک را شروع می‌کند. در همین اثنای ساخت و ساز است که ابتدا دو کفتر عاشق با نوشیدن آب چشمه سایر پرندگان را(از هر نو جفتی) خبر می‌کنند و به سوی نوح می‌روند و نوح و نعمه با سوزاندن دانه‌هایی آنها را خواب می‌کنند، بعد خزندگان می‌آیند و بعدتر جانوران چهارپا. به راستی این قسمت از فیلم نیز بسیار زیباست و ترسناک. حجم عظیمی از مارها و سوسمارها و پرندگان و چهارپایانی که سمت نوح می‌آیند خیلی به زیبایی عظمت واقعه را نشان می‌دهد. یک رعشه مقدس به بیننده دست می‌دهد که جای تحسین دارد.

همچنان که بچه‌ها بزرگ می‌شوند الفتی میان ایلا و سام قوت می‌گیرد و حسادت حام تحریک می‌شود از نوح تقاضای جفتی برای خود و یافث می‌کند همچنان که همه جفتی دارند و نوح پاسخ می‌دهد خداوند هر آنچه بخواهد پیش خواهد آمد. آز حام ولی به خشم و انزجار می‌انجامد. خودش اقدام می‌کند و دختری از میان نوادگان قابیل که در جنگل جمع شده و در تدارک حمله به نوح هستند انتخاب می‌کند ولی نوح اجازه نمی‌دهد. نعمه که بنابر روایت تورات بسیار سخنچین بوده شکایت نوح را نزد پدربزرگ می‌برد که نوح می‌خواهد نسل انسان را نابود کند. پس پدربزرگ در مخالفت با نوح و باورش ایلا را با لمس شکمش شفا می‌دهد.‌

بالآخره زمان عذاب با بارش باران شروع می‌شود. بارانی بسیار شدید و همزمان تنوره‌هایی عظیم از زمین می‌جوشند. عجب بلاخیز. نوادگان قابیل به سمت کشتی حمله می‌کنند و فرشتگان با آنها مقابله می‌کنند و در این نبرد شدید بخشیده شده و دوباره به سمت آسمان عروج می‌کنند. یوتال قائن، همان سرکرده و برادر نعمه خودش را وارد کشتی می‌کند، حام کمک میکنداومخفی شود. اما پدربزرگ که در جستجوی دانه بهشتی است، آن را یافته می‌خورد و آب سهمگین او را هلاک می‌کند.

و جهان و کوه(فقط یک کوه در جهان است) سراسر زیر آب فرو می‌رود. سراسر جهان آب است و باران همچنان می‌بارد. در همین میان ایلا باردار می‌شود. نوح بسیار خشمگین می‌شود چون این خلاف خواست خدا در نابود کردن انسان است. اگر قرار بر حفظ آنها بود خداوند جفتهایی مقرر می‌کرد. نعمه اعتراف می‌کند که تقصیر اوست و پدربزرگ را واداشته کمک کند. نوح می‌گوید اگر پسر بود مشکلی نیست ولی اگر دختر باشد او را می‌کشد چون اگر بزرگ شود نسل حام یا یافث از او ادامه می‌یابد. اینچنین سام نیز که مطیع پدر بود نفرت در جانش تنیده می‌شود. وقتی نوح خشمین به عرشه می‌رود باران بند می‌آید.

ایلا دو دختر به دنیا می‌آورد. نوح توسط حام به مصاف یوتال قائن کشانده می‌شود در این نبرد سام که قصد جان نوح کرده دخالت نمی‌‌کند ولی سرانجام حام با خنجری یوتال قائن را می‌کشد. نوح نمی‌تواند دخترها را بکشد. خداوند دستور پایان عذاب می‌دهد و آب فرو می‌نشیند. نوح شراب ساخته جشن می‌گیرد(به‌به)، حام ترکشان می‌کند. نوح که بعد از مردن نواده قابیل دوباره صاحب پوست مار شده، دخترها را مسح کرده و جانشین خود می‌کند و نسل انسان از این خواهرها ادامه می‌یابد.

این باور در تورات است که نسب از مادر منتقل می‌شود.

و، زن با طغیانش علیه جبروت خدا، زندگی را به نسل انسان در معرض نابودی برمی‌گرداند و لابد از بند بندگی محض و اطاعت بی‌ چون و چرایی نوح آزاد می‌کند. نوش باد.‌

پایان پیام‌طور مثلاً.

* در کل وبلاگم این دومین اشاره من به پنج رود آفرینش است، اولی گمانم سال ۸۳ یا ۸۴ بود. هاها. ذهن یهودزده من!

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.