آن شب قدر که این تازه براتم دادند*

4 دیدگاه روی “آن شب قدر که این تازه براتم دادند*”

1. سلام سوسن جان عباداتت مقبول درگاه حق
   نوشته بودی روزه گرفتی ان شاءالله خدا کمکت کنه به بهترین شکل از رمضان عزیز و دوست داشتنی بهره ببری آدم وقتی جسمش بیمار هست نمیگذاره روح آزادانه با خدا عاشقی کنه این رو امسال که توان جسمیم کم شده با تمام وجود درک میکنم موقع عبادت خیلی شرمنده میشم کم کاری میکنم جسمم نمیذاره
   خواهش میکنم برای من هم دعا کن زودتر از سنگینی این جسم راحت بشم
   برای اطرافیانت اسمهای قشنگی میگذاری مثل سیب تسبیح خیلی دوست داشتم رفیقت بودم و مرا میشناختی تا برای من هم اسمی میگذاشتی

   پاسخ

   1. هدای عزیز سلام. قبل از اینکه به اینجا سر بزنم یادت بودم، چرا؟ نمی‌دانم. کامنتت را دیدم تعجب کردم.
      من هم همیشه اینطور فکر می‌کردم اما یکی از دعاهای امام سجاد نظرم را عوض کرد. هر دردی که بیمار می‌کشد و هر آخی که می‌گوید برایش حسنه‌ای نوشته می‌شود.
      ان‌شاالله برایت عافیت آرزو می‌کنم. زندگی و زنده بودن نعمت بزرگیست حالا نگاه نکن خودم کم می‌آورم ولی راضی‌ام به رضایش.
      سیب و تسبیح اسم مستعار بود که آن اوایل وبلاگنویسی روی خواهرزاده‌هایم گذاشتم و ماند وگرنه بقیه با اسم خودشانند، کما اینکه هدی واقعاً اسم قشنگیست.
      منم التماس دعا دارم هدای گرامی 🌹❤️

      پاسخ

2. ممنونم عزیز دلم حرفهات به دل میشینه دل به دل راه داره بهترین تقدیرات الهی را برات از درگاه حق طلب میکنم التماس دعا از قلب پاکت دارم

   پاسخ

   1. ممنونم 🙏🙏❤️

      پاسخ

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.