جبر یا اختیار؟ مسئله خیلی ساده است.

وَمَا کَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَهٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ یَکُونَ لَهُمُ الْخِیَرَهُ مِنْ أَمْرِهِمْ ۗ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِینًا

 

هیچ مرد مؤمن و زن مؤمنى را نرسد که چون خدا و پیامبرش در کارى حکمى کردند آنها را در آن کارشان اختیارى باشد. هر که از خدا و پیامبرش نافرمانى کند سخت در گمراهى افتاده است. (احزاب:۳۶)

در سوره احزاب قوانین و دستوراتی به پیامبر اعظم(ص) و مسلمانان ابلاغ می‌شود و این آیه هر گونه اختیاری را از مؤمن و مؤمنه در برابر امر خدا و رسولش تا روز قیامت سلب می‌کند. یکی از این قوانین حجاب زنان مسلمان است.(آیه ۵۹)

کسی که شهادتین گفت هیچ اختیاری در برابر اصول و فروع و قوانین جامعه اسلامی ندارد. مثله کردن کتاب خدا مذموم است و موجب خشم خداوند می‌شود. خروج از صراط است و صراط بر فراز جهنم است. خروج با سقوط برابر است.

زیادی خشن است؟ فکر نمی‌کنم. مثال ساده‌اش قبولی در دانشگاه است. شما در رشته‌ای که قبول شدید، با واحدهای تعیین و مدون شده‌ای از دروس مواجهید که نمی‌توانید از آنها عدول کنید. اگر مدرکتان را می‌خواهید در تاریخ و ساعتهای مقرری در کلاسهای مشخصی باید حاضر شوید و از تعداد مشخص غیبت در طول ترم آگاهید. تخطی برابر است با افتادن در فلان درس، بعد مشروط شدن و آخرش اخراج می‌شوید. هزینه‌ها هم که جای خود دارند. خب؟ طاووس است و جور هندوستان.

طاووس نمی‌خواهید؟ نمی‌شود که. شما در محیط دانشگاه یا هیئت رئیسه هستید یا استادید یا کارمند یا دانشجو یا خدماتی و نگهبان و حراست. مردم عادی را راه نمی‌دهند مگر برای پرسش و پاسخی یا همراهی با کسی. حتی در همان حال چند ساعتی هم موظف به رعایت قانون و عرف محیطی.

هر جای جهان بروید با قانون طرفید، ساده‌ترینش قانون بقاست. در قطب شمال و جنوبش هم قانون را رعایت نکنی تلف می‌شوی. حتی دنیای مجازی، حتی برنامه‌ها، حتی کامنتینگ این وبلاگ قانونمند است. چطور انتظار دارید حکومت اسلامی و شریعت اسلام قانون نداشته باشد و در برابر هوی و هوس عده‌ای اعمال سلبی ایجابی انجام ندهد؟

 

پ.ن: اختلاس و احتکار و ربا و رشوه جای خود حجاب جای خود. هیچکدام لنگ دیگری نیست. در هر حالت خروج و سقوط است. در دانشگاه هم درست را باید بخوانی هم سر کلاسها حاضر شوی هم پول ژتونت را بدهی هم تا تسویه نکنی مدرکت را نمی‌دهند. فرهنگ و اقتصاد اجتماع کردند. روشن‌تر اگر بخواهم توضیح بدهم توهین به مخاطب است. تا اینجا هم کم مایه نگذاشتم. «حرام شرعی و سیاسی» تمام.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.