چند سال پیش که حال و روزم خیلی بهتر بود نیت روزه برای روز اول ماه رمضان کردم نهایت فهمیدم روز آخر شعبان بوده. امسال، امروز روزه گرفتم که دیگر اول و آخر نشود. تا ساعت چهار عصر خوب بودم نه گرسنگی نه تشنگی. بعد کمکم افت سطح دارو هم قد علم کرد و دقایق آخر غلط کردمی نثار خودم کردم. به قول ترکها اشتهایم قهر کرده چیزی نشد بخورم. البته داشتم میشمردم برای سیب دیدم بد هم نخوردم! هله هوله خوردم چون اسم غذا میآید عرق سرد مینشیند روی تنم. یک کف دست کوچولوی خودم هم بربری خوردم الآن.
الحمدالله. خدا کند فردا بدنمان یقهگیرمان نشود کباب شویم.