دوستم که آمده بود میگفت دکتر فلانی که بیست و چند سال پیش زمان ریاستش دانشجوها را به جرم داشتن دوست دختر، دوست پسر اخراج میکرد حالا میگوید اصلاً در قرآن آیهای درباره حجاب نیست. دخترهایش که بزرگ شدند از پسشان بر نیامدند. فرستادندشان آمریکا. زنش هم دوچرخهسواری میکند هی میگیرند دکترها جمع میشوند آزادش میکنند. همه حزباللهیها بچههایشان را فرستادند آمریکا و شدند ماشین بی عاطفه پول در آوردن.
گفت فلان دکتر میخواهد در انتخابات شرکت کند بعد از عمل وسط شلختگی اتاق میگوید برایش پارچه پهن کنند نماز بخواند عکس تبلیغی بگیرند. ذخیره بیست سال و اندی پیش رو.