ترگل خانم هم رفت. قبل از کرونا چندین بار با غذاهای خوشمزهای که برایم میآورد از دلتنگیام برای مادر میکاست. کرونا که شروع شد دیگر نیامد. مراعاتم کرد. از آرایشگرم سراغ و احوالش را میگرفتم و سلام میرساندم. امروز، الآن عصرگاه از داداش کوچیکه شنیدم او هم امروز رفت. خانهاش پر نور و خودش مهمان اهل بیت انشاالله. من هم نمنم اشک میریزم و دلتنگی میکنم. (+)
خدا رحمتش کنه