و اما «استقامت رعیت و اصلاح حاکمان»(خطبه ۲۰۷)، برای شرح این جمله خیلی فکر کردم برعکس مطالب قبلی که عموماً تراوشات است و حین نوشتن الهام میشود. دیروز ولی در نوشتن برای این جمله حس کردم باید صبر کنم.
دو سه هفته قبل، همراه چند فیلم زیبا، انیمیشن قلعه حیوانات را هم دیدم. اولین و آخرینبار سال ۷۵ دیده بودم. خب انقدر اصرار و تأکیدم به این داستان حوصله سر بر باشد. شاید. ولی دوباره دیدنش نکتههای ریز بسیاری را یادم آورد که در طول سالیان فراموش کرده بودم. اما چه ربطی به استقامت دارد؟ در طول داستان در تمام مدتی که ناپلئون و خوکهای دیگر مشغول مانور تجمل و برقراری ارتباط با آدمهای «خوب» هستند و به مرور قوانین اولیه انقلاب را دستکاری میکنند، سایر حیوانات با اقل امکانات و خورد و خوراک مشغول کار و تولیدند. بنجامین و باکسر آتش به اختیار و جهادی مشغول ساختن آسیاب بادی و تولید برق برای مزرعه هستند.
نمیخواهم داستان را تعریف کنم اما، «استقامت» بر آرمان انقلاب حیوانات بود که باعث فرار ناپلئون و تخم و ترکهاش از مزرعه شد.
در صدر اسلام هم اگر رعیت، یعنی مردم مدینه بر بیعت خود استقامت میکردند هرگز سقیفه پیش نمیآمد که بعدها مبتلا شوند به کربلا و انحطاط کلمه و پاره پارگی دین.
اینها و برخی مطالب دیگر را میخواستم بنویسم اما صبح یاد بیانی از بیانات رهبر افتادم که دیدم تمام و کمال مطلب همین است. آنجا که در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی فرمود: [دشمن میگوید:] «به حرفهای رهبری گوش نکنید حرفهای رهبری تکراری است،» تکراری است؟ سالهاست که جبههٔ دشمن با صدای بلند اعلام میکند که میخواهیم جمهوری اسلامی را به زانو دربیاوریم رهبری در مقابل میگوید غلط میکنید! این تکرار نیست، این استقامت است.(۱۴۰۲/۰۱/۰۱)
استقامت رعیت یعنی تکرار آرمانها و پافشاری و ایمان قلبی به آن آرمانها. تا حاکمان (سه قوه) غلط و التقاطی اصلاح شوند.