هفته گذشته چهار نفر از همکاران قدیمی و مهربانم آمدند دیدنم و بلافاصله بعد از ابلاغ خبر ازدواج دختر یکی دیگر از همکاران، صحبت با یادآوری خاطرهای قل خورد سمت مسائل جالب. سه چهار و چه بسا بیشتر مسئله مفید مطرح شد. خاطره مطرح شده مربوط بود به وارد شدن دخترک یکی از خانم دکترهای رزیدنت به مهدکودک بیمارستان و شروع پروژه ۲۰۳۰! چه موقع؟ سال ۸۳-۸۴.
خانمها یاد بچههایشان افتادند و سوالاتشان درباره پروژه ساخته شدن بچه. یکی از دوستان گفت به نظرش باید در کتابها و مدارس گفته بشود از بچگی تا ذهن بچه مشغول نشود. گفت الآن خیلی خوب شده از کلاس سوم ابتدایی در کتابها نوشتند! گفت اینطوری بچه آگاه میشود و مراقبت میکند. گفتم موافق نیستم چون آمار جهانی نشان میدهد که «آگاه» شدن بچهها چه فاجعهای رقم زده است. چیزی از ارقام نمیدانست. حتی نمیدانست در هلندی که زمانی نه چندان دور- اندازه سن من شاید- کشوری پیشرو در برهنگی و سکس بود حالا خانوادهها از هجوم خرده مسائل جنسی در دوره ابتدایی چنان وحشت کردند که نمیخواهند بچههایشان را بفرستند مدرسه.
کمی که گذشت مسئله را خودشان بردند سمت حجاب. همان دوستم گفت اسلام خیلی خرافات قاطیاش شده مثلاً سن دخترها برای تکلیف زود است و برادران سنی که گفتند ۱۴ سالگی سن تکلیفشان باشد خوب کردند، هزار و سیصد آفرین. دیگری گفت علتش این است که عربها دخترهایشان زود به سن بلوغ میرسند.
ابتدا از همکارم درخواست کردم برایم باز کند چرا باید مسائل ۲۰۳۰ را در کودکی در مدارس مطرح کرد ولی نه سالگی برای دخترها سن پایینی برای شروع تکلیف شرعی است؟ خندید گفت نه جعفری جان شوخی نمیکنم. گفتم من هم شوخی نمیکنم دارم جدی میپرسم. گفت مسائل ۲۰۳۰ باز گفته نمیشود که. دوستی گفت مسائل دینی هم باز گفته نمیشود که*.
البته که پاسخی نداشت. گفتم سن تکلیف ربطی به بلوغ جنسی ندارد. بلوغ عبادی است و ربطی به عربها ندارد. حضرت ابراهیم (ع) با رشد کاملاً فطری در سن ۱۴ سالگی عبد شد و بت شکست. سن دختران هم سن آغاز رسمی خدمتگزاری حضرت مریم (س) در اورشلیم است.
نمیدانم چرا با اینکه خداوند هزاران بار مؤکداً در قرآن میفرماید دین شما دین حضرت ابراهیم (ع) است و اول مسلمان اوست، با اینکه نزدیک به تمام شعائر اسلام، به او برمیگردد باز حتی خود مسلمانان خودشان را تابع دین محمد(ص) عربستانی میدانند. حتی در فیلم «محمد(ص)» مجیدی، علت مخالفت علمای یهود را، عرب بودن پیامبر جدید عنوان میکنند!
پیامبر دین جدید، از صلب حضرت ابراهیم (ع) است. او عرب نیست، معرب است یعنی عربی شده. حضرت ابراهیم (ع) اهل بینالنهرین است. بیخ گوش خودمان. در تلمود آمده سفارش اسحاق و یعقوب علیهماالسلام به فرزندانشان این بوده که با فرزندان اسماعیل (ع) ازدواج کنند. فرزندان حضرت ابراهیم (ع) میان مکه و اورشلیم رفت و آمد میکردند و کعبه میان آنها هم محترم بوده. فرزندان حضرت ابراهیم (ع) نماز میخواندند، روزه میگرفتند و زکات میپرداختند و دختران و پسرانشان مکلف میشدند.
کارن آرمسترانگ در کتاب خداشناسی از ابراهیم تا کنون نوشته یهودیت دینی کاملاً مردانه است. زنان با کتاب مقدس، عبادت در کنیسهها و خطاب قرار دادن خدا سنخیتی نداشتند. خدای یهود با زنان سخن نمیگوید. حضرت مریم (س) بتشکن زمان و جنسیت خود است. او اولین زن در تاریخ یهودیت است که البته با دشواری و مخالفت شدید کاهنان وارد معبد میشود. نه تنها وارد معبد شده، کتاب خوانده و عبادت میکند بلکه خداوند برای او روزی فرستاده و روحالقدس بر او ظاهر میشود و پیام خدا را به او میرساند.
[اینگونه خداوند پاداش میدهد.]
متأسفانه حتی از عالم دینی هم میپرسی بلوغ جنسی را معیار بلوغ تعبدی بیان میکند و شاید میترسند این شبهه پدید بیاید که اسلام متکی به نفس نیست. نیست خب! اسم پر مصرف خداوند در قرآن «رحمان» است. رحمان نام رایج و تنها نام خداست که کاهنان به مردم عادی خود اجازه میدادند استفاده کنند. یهوه نام ممنوعه بود، فقط کاهنان آن هم سالی یکبار در مراسمی در معبد بر زبان میآوردند (تلمود).
خب خسته شدم. از صبح دارم مینویسم. چرت میزنم باز مینویسم. وگرنه میرفتم سراغ سلاله انبیاء، بشارت داده شده تمام ادیان که اندامش یهودی است.
بس است فعلاً.
* یک زمانی عباس حسیننژاد مشکل داشت با این «که». همیشه یادش میافتم. چه بسا الآن مشکلش حل شده. من اما از یادش نمیکاهم.