غزال راهب، رئیس بخش مسکن و سیستمهای ساختمانی مرکز تحقیقات وزارت راه و شهرسازی:
ما طبق مقررات یک خانه ۲۵ متری را برای حداقلهای زندگی کافی میدانیم. پاسخ ما به مسئله مسکن طیف متنوعی را در بر میگیرد که قسمتی از این پاسخ خصوصا برای سه دهک پایین جامعه را خانههای ۲۵ متری تشکیل میدهد.
به گمانم یک ماه پیش یا بیشتر بود که در وبلاگی خواندم که خانه پدر دوست دخترش سعدآباد است. از وسعت حیاط جلو همین بس که برای پر کردن استخرش ۵ تانکر آب میآورند. حیاط پشتی هم که شبیه جنگلهای رامسر بوده. خانه هشت اتاق خواب داشت و اتاق خواب دختر ۱۲۰ متر بود. تا چند هفته از هر کسی که میدیدم میپرسیدم به نظرش اتاق خواب ۱۲۰ متری یک دختر جوان را با چی میشود پر کرد؟
این وحشتناک است. توحش این حجم از فاصله طبقاتی در جمهوری اسلامی ایران از فاجعه اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی کمتر نیست. ابتدای به ساکن من یقه بهشتی را میگیرم که در خانه ۱۰۰۰ متری زندگی میکرد و دم از عدالت اقتصادی محقق نشده هشت ماه بعد از جمهوری اسلامی میزد. وقتی هم میپرسی یکی از پدر بهش رسیده یکی بوی امام را از جماران میکشد تو. یکی نان علمش را میخورد یکی ژنش خوب بوده یکی رفقای درستی دارد.
آن از تولید تورم با بالا رفتن حقوق کارگر، آن از ورودی دانشگاهها، آن از مالیات بر عایدی سرمایه و خانههای خالی، این هم از حلبیآبادسازی دولتی برای دهکهای پایین.
قشنگ تولید طبقه پایین در دستور کار است. دیروز بود یاد صحبت شریعتی با بردههای فرعون مصر افتاده بودم.
هه!
پ.ن: کاریکاتور از من. دهه ۷۰