نامخاطب بازجو

خیلی سال پیش بنده خدایی از مخاطبین وبلاگم، تا لینک وبلاگی را می‌گذاشتم می‌رفت به اسم من فحش می‌نوشت و کدورت ایجاد می‌کرد. امروز برای اولین‌بار در وبلاگ دوست سابقی گفتگوی کامنتی را خواندم که خیلی ناراحتم کرد. نمی‌دانم «دایان» نام کاربری چه کسی است اما اگر می‌خواستم بدانم «آرش/شیرین» چه کسی است که حقیقتاً سر سوزنی برایم اهمیتی نداشته و ندارد، خودم پیگیر می‌شدم، که نشدم.

من کامنتهای این دوستم را به احترام دوستی سابق جواب ندادم آن وقت شما چطور جرأت کردید باعث اذیتش شوید؟

از دیدن کامنتها و خواندن بازجویی‌ها واقعاً خجالت کشیدم. شرم‌آور است. هر کی هستی بس کن! ‌

 

4 دیدگاه روی “نامخاطب بازجو

  1. سلام.
    من اتفاقی به وبلاگ شما رسیدم از وبلاگ های دیگه.
    ببخشید جسارتا من هیچ کامنتی از فردی به نام آرش توی وبلاگ شما پیدا نکردم.
    ولی گفتم این کامنتو بذارم چون این وبلاگی که با اسم شیرین گذاشتین رو من قبلا می خوندم و میشناسمشون. تا جایی که اطلاع دارم، همچین آدمی نبودن که بخوان با اسم های مختلفی کامنت بذارن و بد و بیراه بگن و از این کارا بکنن. مطمئنید که کسی دیگه ای سوءاستفاده نکرده از اسمشون؟ چون من چندین سال می خوندمشون. البته اصلا طرز فکرم شبیهشون نبودها ولی خب برداشتم از شخصیتشون این طوری هم نبود که شما گفتین.

    1. سلام.
      من چیزی نوشتم درباره شیرین؟ گفتم آدرس ایمیل این شیرین با کسی که دارد به اسم آرش توهین می‌کند یکی است. کامنت شیرین مال سال ۹۷ هستش من نه آن موقع و نه هیچوقت نرفتم ببینم کیه اصلاً. پرونده آرش/شیرین بسته شده دوست عزیز. آرش هیچوقت کامنت پایین تنه‌ای برایم ننوشته فقط چون توهین می‌کند کامنتهایش را تایید نمی‌کنم.
      من نمی‌دانم این بلوا را چه کسی بر پا کرده ولی از صبح که متوجه شدم خیلی حال بدی دارم.

  2. سوسن جان
    درسته که به واسطه اختلاف نظر مدتی است از حوزه دوستی هم خارج شده ایم، اما من تحت هیچ شرایطی راضی به ناراحت کردنت از طریق فضای اینجا نیستم. از یک جایی به بعد وقتی احساس کردم که خواندن نوشته هایت عصبانی ام می کنه و ممکنه یک وقت چیزی بنویسم که ناراحتت کنه، اصلا یا نمی خواندمت یا می گذشتم و می رفتم.
    الان هم وقتی خواندم که ناراحت شده ای و مستقیم و غیرمستقیم مسئولش من بوده ام احساس شرمندگی می کنم. خنده دار اینجاست که من هم از این ور نواخته می شوم و هم از آن ور. دروغ چرا که از این ور کمتر خورده ام که از آن ور. دنیای غریبی شده. من روی عقاید هستم، معترضم، اصلاح طلبم، مخالفم، خشمگینم، می ترسم، بحث می کنم، به شیوه خودم اوضاع را تحلیل می کنم، و تمرین می کنم- هر چند ناموفق- که گوش شنوای بهتری داشته باشم. انقدر هم شجاعت دارم که به خاطر حرف هام معذرت خواهی کنم. شاید از خودت یاد گرفته باشم، بردار حرکتمون متفاوته ولی از تصور اینکه مستقیما به شخص خودت اینجوری ها که ارش و بقیه تاخته اند، شب ها خوابم نمی بره.
    بازهم از اینکه مسبب ناراحتی ات شدم معذرت می خواهم. لطفا این کامنت را عمومی نکن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.