داشتم با سیب صحبت میکردم خندید. علیرضا داشت نقاشی دایناسور میکشید، استخوان هم داخل بدنش میکشید. کمی بعد آمد گفت مامان میدانی این ضربدر یعنی چه؟ یعنی زمان دایناسورها تمام شده. این هم یعنی زمان انسانها شروع شده.
علامه بهمنی فقط توئی علیرضا. فقط تو! ماها ادایش را در میآوریم.
شما فقط خطوط را ببینید. خط رهای ملایم منحنی در افق را که مثلاً کوهها در دور دست.
آره واقعا.
یعنی متوجه دوری و نزدیکی و ابعاد هست کاملا.
دایناسوره کاملا ابعاد بزرگ داره و به ما نزدیکه.
و کوهها دورند.
آفرین و ماشالا هزار ماشالا بهش.
عزیزم.
بعد اونوقت اون شروع شدن زمان انسانها رو چقدر قشنگ نشون داده.
میتونست یک خط افقی کوتاه بکشه و انسان رو روی خط قرار بده.
اما اونجوری دیگه نمیتونست مفهوم “شروع شدن” رو برسونه.
ولی اون دو خطی که شکل عدد هفت رو به خودشون گرفتند، کاملا نشون دهندهی یک “ورودی” به این جهانه.
یک دریچه باز کرده انگار.
یعنی شروع.
“انسان وارد میشود”
ای جونم به این خلاقیت.
خلاصهی تاریخه این نقاشی.
عزیز دلم
علامه است به خدا 🙏 چه خوب تفسیر کردی واقعاً. نگاهش خیلی عمیقه به جهان و بسیار حساس. تربیتش بسیار سخت خواهد بود. کاش نظام آموزشی این شکلی نبود 😑
ماشالا هزار ماشالا.
راست میگی
نظام آموزشی ما، خلاقیت کُشه و بچه رو میبره به سمت استفاده از حافظه، به جای استفاده از بخش تجزیه و تحلیل مغزش.
دیگه وظیفهی پدر و مادر و خود شماست که بهش کمک کنید به امید خدا.