پروژه مصلحت: فلسطین

اعتماد در ۲ آبان ۱۴۰۲ مقاله‌ای از «ابوالفضل فاتح» مشاورِ رسانه‌ای میرحسین موسوی چاپ کرده که وی در اظهار نظری عجیب در حاشیه جنگ غزه نوشته:

«چنانکه می‌دانیم بخش بزرگی از ملت ایران از جمله منتقدان جدی نظام در کنار مردم فلسطین قرار دارند و در این حال موضوع فلسطین تا حدی تحت تاثیر شکاف‌های سیاسی حزبی. در داخل و خارج قرار گرفته و بخشی از جامعه ایران را به دلیل دلگیری از حاکمیت از دیگر کشورهای اسلامی تا حدی مستثنا ساخته است [!]. به نظر می‌رسد هم مسئولان جمهوری اسلامی و هم مخالفان و نخبگان در شکاف فعلی درباره فلسطین مسئولیت دارند.

در میان برخی جریان‌های منتقد نظام، این دیدگاه وجود دارد که حمایت از فلسطین، حمایت از سیاست‌های رسمی نظام است و نباید در کنار آن ایستاد. آنها می‌گویند اگر نظام، حقیقتاً برای فلسطین حق تعیین سرنوشت قائل است، چرا این حق انتخاب آزاد را از ملت ایران دریغ می‌کند؟»

از طرفی معاون روحانی مدعی شده است: اگر امروز مردم در دفاع از غزه دچار .تردید هستند، مقصرش استاندارد دوگانه‌ حاکمیت است

معصومه ابتکار نوشته: «نوع نگاه حاکمیت و استانداردهای دوگانه باعث شده بخش قابل‌توجهی از اقشار مختلف در دفاع از مظلومیت مردم غزه دچار تردید شوند. مردم از اینکه حمایت‌شان در مناسبت‌های مختلف مورد بهره‌برداری کسانی قرار می‌گیرد که هیچ ارزشی برای آنها در بحث مردم‌سالاری قائل نیستند عصبانی می‌شوند.»

🔍 هر دو راست می‌گویند گرچه زمانی بسیار چپ بودند. هر دو، زیر سایه حمایت خاتمی و رفسنجانی، در همین نظام با قوانین انتخابات همین نظام آزمون مردم‌سالاری داده‌اند. یکی پیش از شمارش کامل آرا با براهین قاطع فرزند آذربایجان و داماد لرستان بودن، پیام ویدیویی از پیروز قطعی بودنش در انتخابات ارسال کرد و بعد از پایان شمارش آرا که نتیجه مورد انتظارش نبود طبق فرمان عفت مرعشی دستور داد خیابانها را، کشور را به آتش بکشند.

نوبت بعد وقتی مجدد با تَکرار حمایت خاتمی و رفسنجانی، با همین قوانین، روحانی با ماچ و بوسه رشیدپور و امیر جعفری و بقیه لشکر سلبریتی‌ها، برنده انتخابات شد آنهم با اختلافی جزئی، رفسنجانی گفت حالا می‌توانم نفس راحت بکشم که کشید و هشت سال تمام ارکان مملکت را قتلگاه کردند تا دمی تکان داده باشند جلوی اربابان غربی.

راست می‌گویند. ایران را انقلاب اسلامی خمینی اشغال کرده و از دست کدخدا کشیده بیرون. پنبه نقشه صهیونیستی سرزمین موعود را زده. ناپلئون و سگها و خاندانش نقشه‌ها داشتند و دارند. اما رهبر دیکتاتور و مردمی نامرئی که در آمار و احتمال آنها محل اعراب ندارند، نمی‌گذارند.

حالا با این تفاسیر، آیا حق ندارند با نه غزه نه لبنان لج دیکتاتوری‌ها را در بیاورند و ایران را فدای منویات ارباب کنند؟ با همان روشهای ذکر شده در فوق؟ مگر چند روز پیش کرباسچی نگفت؟ (+) ریخته شدن پته‌های نخ‌نمایشان روی آب برنامه «به افق فلسطین» بماند.

پ.ن: پروژه مصلحت‌های پیشین را با تایپ در کادر جستجو بیابید.

رفراندوم در نامه‌های امیرالمومنین علیه‌السلام هم اینجا است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.