دوستان و مخاطبان سالهای دور ویولت این شماره کارت برای دریافت کمکهای همدلانه شما است. امیدوارم این روزهای سخت برای او آسان شود از حرفهایش فهمیدم برگشته خانه پیش مادرش و نمیتواند از عهده هزینههای پرستار و فیزیوتراپی بر بیاید.
دیروز فکر کنم رفته بودم اینستاگرام تا خبر حضورم در سکوهای ایرانی را بدهم، یکی شنیدن صدای ویولت قسمت شد، بعد خبر چاپ کتاب جدید مجتبی تقویزاد از دوستان وبلاگی قدیمی. «شب بازی». برای نوشتن کتابش هفت سال زحمت کشیده. خیلی خوشحال شدم.
موضوع عجیبی را هم آقای دژاکام نوشته بود از مراسم خاکسپاری خاله همسرش که مادر شهید هم بوده. قرار میشود در قبر مادربزرگش که ۴۰ سال پیش به رحمت خدا رفته بود به خاک سپرده شود. قبر را که باز میکنند میبینند کاملاً سالم سالم مانده بدن که به خاطر رعایت شرعیات و مداومت در نماز شب بوده.
وقتی برای امیر تعریف میکردم به ذهنم رسید اینقدر میل انسان به جلوگیری از پوسیدن و متلاشی شدن جسد بالا بوده که روشهای مختلفی ابداع کردند. نمونه موفقش روشهای پیچیده و رازناک مومیایی کردن. نتیجه سیمایی غیرانسانی و ترسناک. اما بنده مؤمن پرهیزکار عابد مراقب، در عین گمنامی و زیستی معمولی، بدنش بدون نیاز به خالی کردن اندامهای درونی و ادا و اصول، کاملاً سالم میماند.
او جبّار است و شکور. ما قدمی به سویش برویم، او ده قدم میآید. بیکه نیازمندت باشد.